هسته‌هاي مقاومت ملي

يا مرگ يا آزادي

اخبار تقلبی مسئولان

رسانه های دولت از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در گزارش های ساعت به ساعت این سفر، به آنچه استقبال گرم و پرشور مردم تبریز خوانده اند، اشاره کرده اند با این حال تصاویر و گزارش خبرنگاران محلی حکایت از استقبال سرد از احمدی نژاد رییس دولت دهم دارد.

استادیوم باغ شمال تبریز – پنجشنبه ۲۸ آبان ۱۳۸۸

صفحه اول امروز روزنامه کيهان که به عکسی از استقبال مردم تبريز از احمدی نژاد مزين است و تا چشم کار ميکتد جمعيت استقبال کننده موج ميزند!

___________________

كوكتل ملافن؟؟

از جمله فیلم هائی که از دادگاه کودتااز شاهکارهای قاضی مرتضویروی شبکه یوتیوب قرار گرفته، یکی هم مربوط به جوانی است که وادارش کرده اند بیاید در دادگاه اعتراف به پرتاب کوکتل مولوتف مخملی بکند! طفلک در ترقه بازی شب های چهارشنبه سوری هم شرکت نداشته، چه رسد به شرکت در انقلاب مخملی با استفاده از «کوکتل مولوتف«.

http://www.peiknet.com

– این اطّلاعاتی‌ها چقدر احمق هستن!. اگر منافق هست که آنها حداقل جنگیدن و ملفن؟؟  که بلد هستند بگویند یا درست کنند!!!

– نخير…  دستخط بازجو ناخوانا بوده ! چون بيچاره داشته متني که بازجو براش نوشته بوده ميخونده !!!

(*)- كوكتل مولوتوف چيست؟

یک بطری شیشه‌ای پر شده  از  مخلوط بنزین و روغن موتور  (مخلوط به نسبت مساوی) / یا مخلوط  بنزین و صابون مایع یا مایع ظرفشویی  و یک تکه پارچه فتیله.  کوکتل مولوتف را می‌توان برای مدتهای طولانی نگه‌داری کرد و از این نظر سلاح بی‌خطری به حساب می‌آید. هنگام استفاده – فتیله را آتش می‌زنند و بطری را  پرتاب می‌کنند. وقتی بطری به زمین اصابت می‌کند، ماده سوختی آن به اطراف می‌پاشد و محوطه وسیعی را به آتش می‌کشد.

_____________________________

روزنامه اعتماد تقلبی ویژه شکنجه گاه ها!!!

این روزنامه اعتماد، از جمله روزنامه های تقلبی است که برای درهم شکستن روحیه زندانیان کودتا بصورت ویژه در موسسه کیهان چاپ و دراختیار زندانیان کودتا قرار گرفته است.

سلول انفرادی، بی خبری از جامعه، قطع ارتباط با خانواده، محاصره زندانی از سوی دو گروه بازجوهای «سفید» (متخصص شکنجه روانی) و «سفت» (بازجوهائی که چند شلاق بدست و شکنجه گر …. دارند)، …. مطالعه اجباری روزنامه کیهان ویژه زندان (که بصورت اختصاصی در موسسه کیهان چاپ می شود) و حتی چاپ روزنامه های تقلبی مانند روزنامه اعتماد که در بالا می بینید و توزیع آن در میان زندانیان زیر شکنجه سفید، همه و همه آن روش شناخته شده ایست که حداقل در دو دهه گذشته (غیر از شکنجه های هولناک جسمی دوران دهه 60 که از تابوت تا دستبند قپانی، شلاق زدن زندانیان توسط یکدیگر رایج بود) در زندان اوین و بازداشتگاه های ویژه وزارت اطلاعات و سپاه جریان دارد و از افتخارات رهبری ..ست.

http://www.peiknet.com

—————————–

سیاست و کیهان بچه‌ها (تصویر)

Saturday، August 15، 2009

مامور ثبت احوال تقلبی !!

هفته گذشته بخش خبری بیست و سی شبکه دو ، اقدام به پخش گزارشی مبنی بر رد اخبار منتشر شده درباره ترانه موسوی یکی از کشته شدگان نا آرامی های پس از انتخابات ایران کرد و در طی آن فردی که از مامورین ثبت احوال معرفی شده بود ضمن بررسی چند پرونده عنوان داشت تنها سه ترانه موسوی در ایران وجود دارند و مشخصات هیج یک از آنها با شخصی که توسط نیروهای حکومتی مورد تجاوز قرار گرفته و سپس به قتل رسیده است همخوانی ندارد .

به گزارش ارتش سری :

فردی که در تصاویر نشان داده شده در این بخش خبری مامور ثبت احوال معرفی می شود سردار احمد روزبهانی رییس پلیس امنیت اخلاقی ناجا و از نزدیکان احمدرضا رادان ، جانشین فرمانده ی نیروی انتظامی کل کشور است ، دفتر وی در حال حاضر در اداره اماکن واقع در خیابان وزرا می باشد .

ترس از افشای اخبار مربوط به کودتای انتخاباتی 22 خرداد باعث شده

است تا از حداقل نفرات برای القای اخبار کذب در جامعه استفاده شود./پایان خبر

http://secret-army-iran.blogspot.com/2009/08/blog-post_15.html

__________________________________________

یکشنبه 25 مرداد 1388-  سحام نیوز


کروبی افشا کرد: جزییات ماجرای ترانه موسوی

مهدي كروبي در واكنش به جوسازي هاي اخير و توهين هايي كه نسبت به وي وارد شد گفت : » برخي فكر مي كنند كه با اين تهمت ها و فحاشي كردن ها من از ميدان كنار مي روم ولي من به اين آقايان توصيه مي كنم كه حداقل تاريخ را مطالعه كنند و ببينند كه بعد از انقلاب و در عرصه ماجراي مجلس سوم و مسائلي كه در اوخر آن مجلس روي داد و هر حرفي كه خواستند نسبت به من زدند از جمله انكه گفتند كروبي با دلارها از ايران خارج شده است چه كسي بود كه ايستادگي و تحمل كرد . » …..

http://windowsoniran.files.wordpress.com/2009/07/taraneh-mousavi.jpg

» مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است . مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند . بنابراين طراحان نابغه و مديراني دور انديش سناريويي را نوشتند . براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به ان بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در ان بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه شوختگي شده و براي انكه معلوم شود اين عروس انها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همين هنگام پدرخانواده مي گويد كه عروس ما در ايران زندگي نمي كند و چون بزرگان خانه اهل سياست نبوده و چهره هاي علمي هستند بسيار ساده به اين موضوع نگاه كردند . در همين حال پدر خانواده به پسرش كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي است تلفن مي كند و مي گويد كه چنين ماجرايي روي داده و شماره تلفن ديگر پسرش شوهر ترانه را مي خواهد كه فرزندش به او مي گويد برادرش براي انكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسيده كه بتوانند با او تماس بگيرند . در همين حال مادر متوجه مي شود كه چنين اتفاقي افتاده و از حال مي رود و به بيمارستان منتقل مي شود . پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل مي رساند . او مشاهده مي كند كه چند نفري در خانه حضور دارند كه برخي از انها از چهره هايي هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته اند كه اين موضوع مرا به ياد سخني از شهيد حميد باكري مي اندازد كه مي گفت :‌» اي كاش ما درجبهه ها به شهادت برسيم زيرا اگر مانديدم معلوم نيست كه چه بلايي بر سرمان آيد و جز چه جمعيتي باشيم » اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد . آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با انها همكاري كنند . در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است . برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از انها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه ان افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد . همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه انها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد . در همين حال برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كنيد كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند . در همين حال اين افراد شماره تلفن منزل آنها را جويا مي شوند كه برادر شوهر ترانه مي گويد بنابراينكه انها منزلشان را تغيير داده اند ما شماره اي از انها نداريم و بردارم هم به مقصد نرسيده كه از او شماره شان را بگيريم . پدر شوهر ترانه نيز مي گويد كه شايد حاج خانم (همسرش ) شماره اي در اتاقش داشته باشد ولي بنابر اينكه همسرش به بيمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كليد نبود كه افراد حاضر تصميم مي گيرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضاي خانواده رو به رو شده اند كه خطاب به اين افراد گفته اند شما برويد و ما خودمان سعي مي كنيم شماره تلفن انها را پيدا كنيم .ولي جالب توجه اينكه قبل از انكه اعضاي اين خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پيدا كنند انها خودشان تلفن را پيدا مي كنند . در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با انها صحبت كنيد . چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به انها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود . «‌
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت :‌»‌اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي ، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است . حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود . «‌
وي تاكيد كرد :‌»‌آيا مسئولان از اين طريق مي خواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولي اين آقايان بسيار بي تدبير عمل كرده اند چرا كه مردم اين قدر هوشمند هستند كه اصل موضوع را بفهمند . »
كروبي با بيان اينكه براي مسئولان گوشه اي از حوادث تاريخي را بازگو مي كنم گفت :‌» هنگامي كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامي شروع شد يك سري افراد ناآگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا با شبيه سازي ماجراي بهلول در حادثه مسجد گوهرشاد حركت امام را متوقف كنند . ماجراي بهلول از اين قرار بود كه هنگامي كه حادثه مسجد گوهر شاد روي داد مدتي بعد عكس فردي سر وحال را در رسانه ها منتشر كردند و گفتند كه اين همان فردي بوده كه عامل حادثه گوهرشاد بوده است ولي يك هفته طول نكشيد كه اعلاميه مبسوطي در مشهد منتشر شد كه بر روي ان دو عكس چاپ شده بود . يكي عكس فردي كه انها مي گفتند بهلول بوده و ديگر عكس بهلول واقعي كه معلوم شد اين فرد مدت هاست كه در زنداني در افغانستان بوده است . اين حادثه در 48 سال پيش روي داد و در ان زمان اين قضيه برملا شد حالا چطور اين مسئولان انتظار دارند كه در تهران و انهم در عصر ارتباطات حادثه اي روي دهد و كسي متوجه ان نشود . »
كروبي افزود :‌» همان شبي كه فيلمي درباره ترانه موسوي از تلويزيون پخش مي شد من قبل از انكه در جريان اصل ماجرا قرار گيرم تحت تاثير قرار گرفتم ولي همان شب به مراسم عروسي رفتند كه در ان مراسم جواني نزد من آمد و گفت آيا اينها فكر مي كنند كه مردم نمي دانند چند تا ترانه موسوي در ايران وجود دارد و من از اين حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با اين سن و سال و تجربه اي كه دارم به موضوع شك كردم ولي اين جوان اصلا شك هم نكرده است . «‌
وي با اشاره به موثق بودن مبنعي كه جزئيات ماجراي ترانه موسوي را به وي منتقل كرده است گفت :‌»‌مي دانم كه آنها از چه طريقي اين ترانه موسوي را پيدا كرده اند و منبع خبر نيز موثق است واگر لازم باشد در اين باره صريح تر صحبت مي كنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه اندازه بوده است .»‌
وي همچين به مورد ديگري از رفتارهاي برخي از مسئولان اشاره كرد و گفت :‌» در سالهايي كه قتل هاي زنجيره اي رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)‌را منفجر كرده اند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نيز بمب گذاري كنند كه عامل ان دستگير شده است . پس از گذشت يك هفته چند دختر را به تلويزيون آروند و انها بسيار سر و حال در مقابل دوربين طوري سخنراني كردند كه از هر سخنران ماهري بهتر صحبت كردند . من درهمان زمان خنديدم و گفتم كه اين موضوعي مسخره است مگر مي شود كه فردي را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافي كند و بعد با اين سرعت و با اين حالت انها را به مقابل دوربين بياورند و انها نيز اعتراف كنند . نتيجه چنين كارهايي موجب روي دادن ماجراي قتل هاي زنجيره اي ،‌ نويسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش مي شود . «‌
كروبي در ادامه خطاب به كساني كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت :‌»‌من تنها در برابر چنين رفتارهايي موضعگيري اين چنيني ندارم بلكه همان طور كه مي دانيد نسبت به دوستان و همفكران خودم نيز چنين موضعگيري هايي را دارم . من بزرگترين نقش را در توفيق جريان اصلاحات داشتم ولي هنگامي كه اختلافاتي روي داد همان آقاي بزرگواري كه من نقش موثري را در پيروزي اش در انتخابات داشتم از من حمايت نكرد و همين افراد بيشترين تلاش را براي ناكامي اصلاحات در سال 84 داشتند . «‌
كروبي در نهايت تاكيد كرد :‌»‌ اكنون شرايطي را ايجاد كرده ايد تا ديگر كسي جرات حرف زدن نداشته باشد ولي من باز مي گويم كه اين رفتارها و ايجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نمي كند و چنانچه لازم باشد برخي مسائل را مطرح مي كنم . «‌ …

دبير كل حزب اعتمادملي ضمن اعتراض به توهين ، هتاكي و تهمت هايي كه از سوي مراكز و نهادهاي مختلفي و به دنبل نگارش نامه اي نسبت به او شد گفت : «‌طي هفته اخير حملات تندي نسبت به من وارد شد ، حملاتي كه از تريبون نماز جمعه و يا از سوي برخي از نمايندگان مجلس ، صدا و سيما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخي از روحانيت مطرح شد كه من در برابر اين مباحث گفته بودم كه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند من ناگفته هايي را بازگو خواهم كرد . «‌ كروبي چنين از انگيزه انجام مصاحبه اي در واكنش به اين مسائلي كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به انتقاداتي كه به وي وارد شد گفت : «‌ پس از انتخابات رياست جمهوري دهم حوادثي در كشورمان رخ داد كه از نظر خشونت ، بي قانوني ، خودسري و دخالت افراد غير مسئول به نام نظام و شبه نظامي و لباس شخصي ها امري بي سابقه بود و چنين است كه انسان هاي مسئول ، دلسوز و آگاه بايد احتياط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتي كه صلاح مي دانند اقداماتي انجام دهند كه مانع ازتكرار اين حوادث شده و ريشه برخوردهاي اين چنيني خشكانده شود . «‌وي افزود :‌» در هر كجاي دنيا ممكن است كه چنين حوادثي اتفاقي بيافتد كه در عرصه تظاهراتي جمعيتي را دستگير كنند اما فكر نكنم كه چنين برخوردهايي صورت گرفته باشد كه گروهي را دستگير كرده و آنها را به مكان هاي خاصي منتقل كنند و با آنها هر رفتاري كه مي خواهند انجام دهند . در واقع ابتدا افراد را به مكان هاي نامعلومي منتقل كنند كه كه حتي رياست قوه قضائيه و دادستان كل كشور كه بگويند اين رفتارهايي كه انجام شده است زير نظر زندان هاي رسمي كه تحت نظر ما بوده روي نداده است و البته پس از مدتي مشخص شود كه زير زميني در وزارتخانه اي وجود داشته و يا اينكه در بازداشتگاه كهريزك ، كلانتري ، پايگاههاي بسيج برخوردهايي صورت گرفته است . »
كروبي خاطر نشان ساخت : «‌تمام اين حوادثي كه روي داده است به علت اعتراض مردم به نتيجه يك انتخاب بوده است آيا بايد با مردمي كه تنها از سرنوشت راي خود سوال مي كنند چنين برخورد كرد ؟ در عرض چند روز تعدادي كشته شده و برخي آسيب ديده اند به طوري كه دندان ها و سرها شكسته شده است و حتي چشماني كور شده و برخي تحت شكنجه ها جان باخته اند . اين درحالي است كه معمولا شكنجه ها براي گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت مي گيرد و حتي اگر آن فرد زير شكنجه از حال برود او را به بيمارستان منتقل مي كنند و باقي بازجويي را در حالي انجام مي دهند كه او تحت درمان است . بنابراين از اين جهت من مي گويم كه خشونت هايي از سوي افرادي ناآگاه و بي تدبير صورت گرفته كه بي سابقه است و البته اين رفتارها در قبال افرادي بوده كه تنها به انتخاباتي اعتراض داشته اند . «‌
كروبي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي در نظام جمهوري اسلامي گفت : » به اندازه اي در اين مدت رفتارهاي غيرمنطقي و بي ضابطه انجام شده است كه وقتي هيات تحقيق و تفحص به خدمت رهبري گزارشي را از وضعيت پيش آمده مي دهند ايشان برآشفته و حتي با عباراتي تند دستور تعطيلي بازداشت گاه كهريزيك را ارائه كردند كه البته اكنون نيز شاهد بركناري برخي از عامران و مسببان اين حوادث هستيم .»
وي با اشاره به اخباري كه به صورت مرتب از برخوردهاي خشن و غير معمول با معترضان به انتخابات به او مي رسيد گفت : » ما هر روز اخباري را از نحوه برخورد با مردم دريافت مي كرديم اخباري كه همين افرادي كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند نزد من مي آمدند و بيان مي كردند . رفتارهاي خشونت آميزي كه با زنان و مردان صورت گرفته است مانند آنكه هنگامي كه به منزل زن جواني مراجعه كرده اند تا او را بازداشت كنند اين زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند و اين زن هنگامي كه هيات بررسي تحقيق و تحفص از وضعيت زندانيان اخير را در زندان مي بيند با شجاعت مقابل انها مي ايسند و نسبت به اين رفتار اعتراض مي كند . من بسيار متاثر شدم از چنين برخوردهايي كه تحت لواي نظام جمهوري اسلامي انجام مي شود ،‌هر خواننده اي مي تواند خودش را جاي ان مادري بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار داده اند . »
وي با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابي گفت : » هنگامي كه در دوران مبارزه به منزل من مي آمدند تا مرا بازداشت كنند گاهي اوقات خانم كروبي با تندي برخورد مي كرد كه انها تنها مي گفتند كه سفارش كنيد كه ايشان حرمت ما را نگه دارد و يا در پروند يكي از بزرگان هست كه وقتي به منزلش مي آمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندي مي كند كه تنها به او تذكر مي دهند ولي اكنون شاهد ان هستيم كه دختري را در مقابل چشم مادرش كتم مي زنند و از اين جهت مي گويم چنين برخوردهايي در كشورمان بي سابقه است .»
كروبي با اشاره به اينكه بارها از طريق نامه و مصاحبه اين مطالب را بيان كرده است گفت :‌» من اين مسائل را طي نامه اي به رياست محترم قوه قضائيه ، وزير سابق اطلاعات و ديگر مسئولان يادآور شده و يا در مصاحبه ها به صورت مكرر بيان كرده ام تا شايد با توجهي كه نسبت به اين رفتارها مي شود مانع از تكرار ان شوند ولي بعد از مدتي اخباري به من درباره آزار جنسي بازداشت شدگان رسيد كه به علت ناراحتي شديد از اين موضوع نامه اي را به صورت محرمانه به رييس قوه قضائيه نوشتم . در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنين اتفاقي روي داده است بلكه گفتم كه شايعه شده كه چنين ماجرايي روي داده و افرادي از آشنايان خودمان نيز اين مطلب را گفته اند و تاكيد كردم كه انشاء الله اخباري دروغ و شايعه باشد ولي بايد اين اخبار بررسي شود تا اگر شايعه اي بيش نيست كه همه از رفتارها و عملكردها با قاطعيت دفاع كنيم ولي اگر هم در مواردي چنين اتفاقي روي داده است بگوييم كه عاملان اين قضيه جز نيروهاي خودسر بوده اند كه بايد معرفي و مطابق قانون مجازات شوند تا اينكه ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از چنين مباحثي پاك كنيم كه چنين موضوعي در تاريخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراواني به ان داده شود و از سوي ديگر خون بچه هايي كه در اين راه كشته شده اند تضييع گردد . »
كروبي افزود : «‌من در اين نامه تاكيد كردم كه اگر هم چنين اتفاقي روي نداده است و ثابت شد كه اين چنين نبوده از زبان ما كه خودمان به انتخابات معترض بوده ايم مطرح شود تا حداقل عده اي باور كنند »
كروبي با اشاره به برخوردهايي كه در واكنش به انتشار چنين نامه اي صورت گرفت گفت : «‌بيش از ده روز منتظر پاسخ نامه ام بودم ولي به من خبري نرسيد و بنابراين اين نامه را علني كردم و در اين ميان جمعيت بسياري از دلسوزان نظام مرا تحسين كردند و برخي هم دوستانه انتقاداتي را مطرح كردند كه من نيز استقبال كردم ولي در همين راستا برخي از تريبون نماز جمعه ،‌مجلس ، وابستگاه به نهادهاي نظامي ، سايتها و خبرگزاري ها ، مطبوعات و صدا و سيما به بنده فحاشي كردند . ولي از اين ميان آنچه بيش از همه تاسف مرا برانگيخت مطالبي بود كه از تريبون نماز جمعه عليه من مطرح شد و تريبون مقدس نماز جمعه كه بايد در آن دردهاي مردم گفته شود و از حقوق آنها دفاع شود به تريبوني براي فحاشي عليه فردي تبديل شد . چنين برخوردهايي در حالي نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامه اي يادآور شدم كه بررسي شود آيا چنين مسائلي روي داده است يا خير و اگر هست آيا عاملان آن مجازات خواهند شد و يا اينكه اعلام بركناري عده اي كه چنين تخلفاتي را انجام داده اند تنها براي جنجال سازي بوده است و تمامي اينها به سركار خود برمي گردند مانند همان كساني كه زماني آن شكنجه ها ر انجام دادند و آبروي نظام را در عرصه هاي بين اللملي بردند و فيلمي از ان منتشر شد كه هيچ بيننده اي نتوانست ان را بيش از ده دقيقه نگاه كند و اكنون سخناني درباره فعاليت هاي آنها شنيده مي شود كه چنانچه لازم باشد درباره آنها سخن خواهم گفت . «‌
وي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي گفت : » افرادي كه بايد از تريبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را براي مردم بازگو كنند به بهانه اينكه من به نظام توهين كرده ام تهت و افتراهايي را عليه بنده وارد كردند كه البته درهمين راستا برخي از نمايندگان مجلس نيز با ادبياتي نامناسب به تكرار ان پرداختند . هرچند كه اگر وابستگان به نهادهاي خاص و يا برخي از مطبوعات و صدا و سيما چنين مطالبي را مطرح كنند دور از انتظار نيست چرا كه اينها اجير و اسير هستند و بايد اين كار را انجام دهند و البته بسياري ديگر نيز از مظان اتهام اينها به دور نيستند . از نظر اين نهادها و مراكز و به ويژه برخي مطبوعات كساني كه همفكر انان نيستند جاسوس ، ساده انديش و افراطي هستند كه دچار فساد اخلاقي و اقتصادي شده اند . به مانند اينكه اخيرا يكي از روزنامه ها كه عادت دارد با آبروي ديگران بازي كند جمعي از كارگزاران نظام كه اخيرا نامه اي را نوشته اند افراطي و رانت خوار ناميده است حال اينكه به عنوان مثال يكي از امضاكنندگان اين نامه محمدعلي نجفي است كه 8 سال وزير آموزش و پرورش ،‌وزير آموزش عالي كشور و رييس سازمان برنامه و بودجه بوده است كه زماني كه من نماينده امام در حج بودم در آنجا به من كمك مي كرد و اينك همين فرد را رانت خوار ناميده است . به نظر مي رسد كه اين نهادها خود را معيار و ميزان الاعمال مي دانند كه ديگران بايد خود را با آنها بسنجند . اينها به جاي اينكه كساني را كه به اين كشور خيانت كرده اند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله مي كنند و آبروي انها را مي ريزند . همين اندازه نيز بگويم روزنامه اي كه چنين مطلبي را مي نوسيد مسئولش از دوستان نزديك سعيد امامي و همكار او بوده است كه به قول يكي از بزرگان حاشيه امن دارد و رويين تن است ، اگر اسفنديار رويين تن بود و تنها چشمش آسيب پذير بود اين برادر رويين تني است كه چشمش نيز از آسيب مصون است . «‌ كروبي با اشاره به انتشار اخبار دروغ در يكي از خبرگزاري ها كه ان نيزخود را مصون از هر چيزي مي داند گفت :‌»‌ اين خبرگزاري محترم به انتشار اخباز كذب عادت دارد به طوري زماني كه جواني به نام غنيان در اين حوادث پس از انتخابات كشته شد اين خبرگزاري به نقل از پدر اين فرد نوشت كه گفته است موسوي مسئول خون فرزندش است كه پدر غنيان چندي بعد اين خبر را تكذيب كرد . كه اينهم نمونه اي از آشكار شدن دروغ گويي برخي از رسانه هاست . «‌
كروبي در ادامه گلايه هاي بسياري داشت از ائمه جمعه اي كه با ادبياتي نامناسب به او حمله كردند و تهمت و افتراهايي را نسبت به او وارد كردند و براي روشن شدن افكار عمومي از جايگاه افرادي كه چنين حرمت تريبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشته اند به بيان برخي از ويژگي هاي شخصيتي انها پرداخت .
وي گفت : » امام جمعه اي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرف ها را مي زند و بنده را تروريست مي خواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بي خانه و كاشانه بوده اند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم ، ايشان به همراه جمعي ديگر با پول هايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا انكه به تبليغ براي مرحوم آيت الله شريعتمداري بپردازد . ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند . »
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت :‌»‌آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرف هايي را مي زند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همن اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيت الله منتظري مي نشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت مي كرده است و پس از امام جز مخالفين درجه اول آيت الله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد . »
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت : «‌آيا نمي شد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار مي دادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري و يا ماموريني كه متخلف بوده اند مجازات شوند و ان گاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموريني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد ؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارت هايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده مي شد .»‌
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسي ها عليه وي گفت : «‌برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرف ها را مي زنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه راي آور بودند و البته جر اصلاحاتي هاي داغ نبوده و هيچ نامه اي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند . چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيد هادي خامنه اي ، محتشمي پور ، مرحوم خلخالي ، موسويان و آيت الله بيات را محاكمه مي كردند چرا كه ديگر نمي شود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسئولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند . »
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت : «‌از نظر بنده امام جمعه قم آيت الله جوادي و آيت الله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي مي كنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نمي دهم و حرمت پدرش را نگه مي دارم . »
كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانت هايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت . وي گفت :‌»‌برخي از برداران نظامي كه چنين حرف هايي را مي زنند بايد هم اين گونه موضعگيري كنند چرا كه انها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانواده ها نيز نفوذ مي كند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد دران باره صحبت خواهم كرد . «‌وي افزود : «‌برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شده اند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضين كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد . «‌
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريح از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد : «‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دورغ گويي موضع گيري كنند .»

08/13/2009 Posted by | 06- گزيده‌ها و خوانده‌ها | بیان دیدگاه

توقیف غیرقانونی

نماینده دادستانی کشور در چاپخانه روزنامه های منتقد ابتدا مطالب را سانسور سپس روانه دکه های روزنامه فروشی می کند و به دستور رئیس دولت یارانه کاغذ این روزنامه ها قطع می شود تا هزینه چاپ روزنامه بالا رود.

وقتی در مناظره های تلویزیونی احمدی نژاد گفت هیچ روزنامه ای در دولت من بسته نشده است شاید جمله ای تاریخی بر زبان آورد زیرا کم روزنامه ای نبود که با شکایت وزارت فرهنگ با عناوین گوناگونی همچون نشر اکاذیب توسط دادستانی بسته شود . شرق , آریا , هم میهن , کارگزاران , یاس نو ,اندیشه نو , صدای عدالت , شهروند امروز توقیف شده بودند اما باز هم رئیس دولت دروغ می گفت!

در این روزها هم روزنامه ارگان حزب اعتماد ملی به جرگه توقیفیها پیوست ….

ازادی مطلق یعنی توقیف اعتماد ملی

http://nimnegah88.blogspot.com/2009/08/blog-post_22.html

________________________

بخش خبری الف    ۰۳ شهريور

http://alef.ir/1388/content/view/52199/۱۳۸۸

احمد توکلی در نامه‌ای به صادق لاریجانی نسبت به توقیف غیرقانونی روزنامه اعتمادملی – ارگان حزب اعتماد ملی – اعتراض کرد.به گزارش الف از مهر، در این نامه آمده است:

رياست محترم قوه قضاييه

آيت‌ا… صادق لاريجاني

سلام عليكم؛

پذيرش مسئوليت جديد جنابعالي اميدهاي تازه‌‌‌اي را براي حاكميت قانون برانگيخته، كه مايه دلگرمي است. يكي از وظايف قوه قضاييه، مذكور در اصل 156 قانون اساسي «احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي‌هاي مشروع» است. اصل 24 نيز نشريات و مطبوعات را در بيان مطالب آزاد مي‌شمارد و موارد محدوديت را به قانون ذيربط موكول مي‌سازد. قانون مطبوعات مصوب 1364 و اصلاحيه ‌بعدي آن مصوب سال 1379 حاكم بر كاركرد مطبوعات است.

در هفته گذشته روزنامه اعتماد ملي به دستور مقامات دادسراي تهران توقيف شد. اينجانب صرف نظر از محتوي و مشي اين روزنامه، اين نامه را مي‌نويسم و شكي ندارم كه حمايت از آزادي مطبوعات نبايد مانع رسيدگي به تخلفاتي گردد كه احتمالاً به نقض حقوق افراد يا نهاد‌ها منجر مي‌شود ولي آنچه مهم است اين است كه سلب هر حقي بايد مستند به قانون باشد، به ويژه از سوي كساني كه در قانون اساسي «نظارت بر حسن اجراي قوانين» يكي از وظايف آنان شناخته شده است (بند 3 اصل 156).

به دلايل زير توقيف اين روزنامه به دست دادستاني تهران قانوني نيست. در قانون مطبوعات و اصلاحيه‌هاي بعدي آن، مواردي وجود دارد كه توقيف نشريات تا تعيين تكليف آن‌ها در دادگاه ، مجاز يا الزامي شناخته شده است. اين موارد به قرار زير است:

1. تبصره 2 ماده 2 اصلاحيه قانون مطبوعات مصوب سال 1379:

در صورت تخلف از مصوبات شورايعالي امنيت ملي دادگاه مي‌تواند موقتاً تا دو ماه نشريه را توقيف كند.

2. ماده 9 همان اصلاحيه (تبصره الحاقي به ماده 12 قانون مطبوعات مصوب سال 1364):

در صورت ارتكاب برخي تخلفات مذكور در ماده 6 و 7 قانون مطبوعات (1364)،
هيات نظارت مي‌تواند براي يك هفته نشريه را توقيف كند. اين هيات ملزم است ظرف يك هفته پرونده را به دادگاه بفرستد.

3. ماده 11 همان اصلاحيه (اصلاح تبصره 3 ماده 23 قانون مطبوعات 1364): اگر نشريه از درج پاسخ فردي كه به وي در آن توهين شده يا افترا زده شده است خودداري كند و به اخطار دادگستري نيز بي‌‌اعتنايي نمايد، رئيس دادگستري پس از صدور دستور توقيف موقت نشريه كه نبايد بيش از ده روز باشد، پرونده را به دادگاه مي‌فرستد. قابل ذكر است كه در قانون مصوب 1364 دادستان عمومي مقام صادر كننده دستور توقيف بود كه در اصلاحيه اين اختيار از وي سلب و به رئيس دادگستري واگذار شد.

4. ماده 13 همان اصلاحيه: عبارت «دادستان عمومي» در تبصره ماده 31 قانون مطبوعات مصوب 1364 به «رئيس دادگاه» تبديل مي‌شود. اين تبصره (پس از اصلاح) مقرر مي‌دارد كه هر گاه فردي در نشريه‌اي مورد توهين و افترا واقع شود، شرف و حيثيت وي هتك گردد و يا اسرار شخصي‌اش افشا شود و به دادگاه شكايت كند، نشريه تا رسيدگي نهايي حق انتشار مطلب را درباره آن فرد ندارد.

در صورت تخلف، رئيس دادگاه براي يك روز نشريه را توقيف مي‌كند و اگر تخلف تكرار شد تا پايان رسيدگي و صدور راي، نشريه توقيف خواهد شد. چنانكه آشكار است قانون اصلاحيه قانون مطبوعات مصوب 1379 اين اختيار را از دادستان گرفته و به رئيس دادگاه سپرده است.

در مواد 24 تا 28 قانون مطبوعات جرايمي ذكر شده مانند افشاي اسرار و اسناد محرمانه نظامي، تحريك مردم به اقدامات ضد امنيتي، توهين به مقدسات اسلام، توهين به رهبري و مراجع مسلم تقليد. در چنين مواردي بر اساس تبصره ماده 27 اين قانون، رسيدگي به اين جرايم تابع وجود شاكي خصوصي نيست؛ بلكه مدعي‌العموم (دادستان) به دادگاه شكايت مي‌برد. اين وظيفه نيز هيچ حقي براي توقيف فراهم نمي‌سازد.

ملاحظه مي‌فرماييد كه در هيچ يك از موارد توقيف حقي براي دادستاني در نظر گرفته نشده است. علاوه بر آن تمام موارد توقيف قانوني مؤجل و زمان‏دار است. در حاليكه در تاريخ 27/5/88، دادستاني تهران اعلام كرد به استناد بند 5 اصل 156 و تبصره 2 ماده 6 قانون مطبوعات روزنامه اعتماد ملي تا اطلاع ثانوي توقيف شده است (خبرگزاري مهر و مطبوعات).

بند 5 اصل 156 قانون اساسي يكي از وظايف قوه قضاييه را «اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرمين» شمرده است. روشن است كه اين وظيفه كلي بايد طبق قانون انجام گيرد و هيچ مقام قضايي بدون جواز قانوني نمي‌تواند دست به هر محدوديتي بزند و مدعي شود كه دارد از وقوع جرم پيشگيري مي‌كند يا در حال اصلاح مجرم است.

تبصره 2 ماده 6 قانون مطبوعات كه با تصويب ماده واحده‌اي در سال 1377 به ماده 6 اضافه شده است، چنين مقرر مي‌دارد:

«متخلف از موارد مندرج در اين ماده مستوجب مجازاتهاي مقرر در ماده 698 قانون مجازات اسلامي خواهد بود و در صورت اصرار مستوجب تشديد مجازات و لغو پروانه است».

آشكار است كه اين تبصره نيز هيچ ربطي به توقيف نشريات ندارد بلكه در مقام تعيين مجازات متخلفان از احكام ماده 6 است كه آن هم كار دادگاه است نه دادستاني.

بنابر آنچه تقديم شد، تقاضا مي‌كنم دستور رفع توقيف روزنامه اعتماد ملي را صادر فرماييد و نسبت به ارجاع پرونده دادستان تهران -كه اين اولين تخلف او نيست – به دادگاه انتظامي قضات تصميم مقتضي اتخاذ گردد.

احمد توكلي
نماينده مجلس شوراي اسلامي

______روز دوشنبه ساعت 16

به گزارش موج سبز آزادی:

فرياد الله اکبر مردم و گاز اشک‌آور در اطراف دفتر اعتماد ملی

با آن که مهدی کروبی اعلام کرده بود امروز (دوشنبه) تجمعی در حمايت از روزنامه اعتماد ملی در مقابل اين روزنامه برگزار نخواهد شد، خيابان کريمخان زند مملو از نيروی انتظامی بود که با لباس فرم در محل حضور داشتند و بی‌پروا به ضرب و شتم مردم و توهين به عابران می‌پرداختند. به گفته شاهدان عينی گروهی از مردم که در خيابان کريمخان زند به سمت ميدان وليعصر راه می‌رفتند، در تقاطع خيابان حافظ تجمعی ناگهانی شکل داده و فرياد الله اکبر سر دادند. حضور جوانانی که حتی روی خود را نيز نپوشانده بودند، از نکات قابل توجه اين تجمع بود. ماموران برای متفرق کردن جمعيت از گاز اشک‌آور استفاده کردند. به دستور سعيد مرتضوی دادستان تهران روزنامه اعتماد ملی شب گذشته توقيف موقت شد و بازپرس دادسرای کارکنان دولت در نامه ای به معاونت مطبوعات داخلی ارشاد، خواهان جلوگيری از انتشار آن تا اطلاع ثانوی شد.

http://news.gooya.com- سه شنبه 27 مرداد 1388

_________________پيام‌ها:

امروز ساعت 16 در مقابل دفتر روزنامه ی توقیف شده ی اعتماد ملی حاضر می شویم تا اعتراض خود را نسبت به این اقدام مرتضوی قاتل اعلام نماییم **اطلاع رسانی را آغاز کنیم ، پیام کوتاه فراموش نشود **

http://4balatarin.blogspot.com/2009/08/blog-post_1244.html

معترضان به توقیف روزنامه اعتمادملی امروز در مقابل دفتر روزنامه تجمع خواهند کرد

دو روز پس از پخش فراخوان انصار حزب‌الله در نمازجمعه برای تجمع حامیان کودتای ۲۲ خرداد در مقابل دفتر روزنامه اعتمادملی، این روزنامه اصلاح‌طلب توقیف شد.

به گزارش «موج سبز آزادی» به دلیل فشارهای وارده بر کروبی از سوی کودتاگران، تجمع حامیان اعتمادملی و شیخ اصلاحات که قرار بود امروز، دوشنبه، ساعت ۴ بعدازظهر در مقابل دفتر روزنامه واقع در زیر پل کریم‌خان برگزار شود از طرف مهدی کروبی ملغی اعلام شد. با این حال جمع کثیری…. خبر از برگزاری تجمع حامیان کروبی در اعتراض به توقیف روزنامه اعتمادملی در مقابل دفتر این روزنامه داده‌اند. به نظر می‌رسد، گرچه مهدی کروبی تحت فشار مجبور به ملغی اعلام کردن این برنامه شده اما سبزهای معترض به توقیف این روزنامه … در مقابل دفتر روزنامه تجمع خواهند کرد و فریاد اعتراض سر خواهند داد.

http://www.mowjcamp.com/article/id/19140

دوشنبه 26 مرداد 1388

روزنامه اعتماد ملی به دستور نماینده دادستانی توقیف شد!

به گزارش سحام نیوز روزنامه اعتماد ملی به دستور نماینده دادستانی توقیف شد.

حسین کروبی با اعلام این خبر در گفتگو با خبرنگار سحام نیوز گفت: شب گذشته (یک شنبه شب) نماینده دادستانی با حضور در چاپخانه روزنامه اعتماد ملی توقیف موقت این روزنامه را اعلام کرد.

فرزند مهدی کروبی علت توقیف روزنامه را چاپ نامه کروبی در پاسخ به هتاکی های صورت گرفته نسبت به وی دانست.

__________________

با اشاره به پخش اعلامیه ای در نماز جمعه  توسط انصار حزب الله و انتشار آن در سایت های خبری مبنی بر حضور بسیجی ها  ( لباس شخصی ها) در مقابل ساختمان  روزنامه ی اعتمادملی :

روز دوشنبه ساعت 16  روز تشکیل دیواره انسانی مقابل روزنامه اعتماد ملی!

مهدی کروبی (دبیر کل حزب اعتمادملی):  بنده نیز به همراه شما  روز دوشنبه ساعت 16مقابل ساختمان روزنامه اعتماد ملی حضور خواهم یافت.

۲۴ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۰:۱۳:  سحام نیوز : دبیر کل حزب اعتمادملی با اشاره به پخش اعلامیه ای در نماز جمعه ی امروز و انتشار آن در سایت های خبری مبنی بر حضور منتقدین روزنامه ی اعتمادملی در روز شنبه در مقابل ساختمان این روزنامه گفت:ما از حضور منتقدین استقبال می کنیم و

از هواداران نیز می خواهیم که برای حفظ آرامش روز دوشنبه حضور بیابند.

……….

ایشان خطاب به هوادارن افزود: بنده نیز به همراه شما برای حمایت و تشکراز دست اندر کاران روزنامه اعتماد ملی و بیان نظرات و پیشنهادها ، روز دوشنبه ساعت 16مقابل ساختمان روزنامه اعتماد ملی حضور خواهم یافت.

دبیرکل حزب اعتماد ملی در پایان به جوسازان و خشونت طلبان هشدار داد که راه تعامل مثبت را در پیش گیرند و فکر نکنند که با فشار،ُ تهدید و تخریب می توانند ما را از مسیر دفاع از حقوق مردم خارج نمایند،بلکه بنده یک قدم هم عقب نخواهم نشست.

لازم به ذکر است در اعلامیه ها و اخبار منتشر شده از منتقدین روزنامه اعتماد ملی خواسته شده است که(شنبه)ساعت 16 مقابل ساختمان روزنامه تجمع نمایند،به نقل از بعضی سایت های خبری این دعوت توسط انصار حزب الله صورت گرفته است.

–سحام نیوز

___________

سحام نیوز: دفتر مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی خطاب به هوادارن و حامیان این حزب و روزنامه اعتماد ملی اعلام کرد: تجمع روز دوشنبه مقابل روزنامه برگزار نمی شود. به گزارش خبرنگار سحام نیوز:….  با توجه به اینکه تجمع دیروز منتقدین در مقابل روزنامه شکل نگرفت و کارکنان روزنامه نیز به کار خود مشغول بودند و الحمد الله روزنامه نیز طیق روال خود منتشر گردید از تمام هواداران درخواست می شود برای اثبات حسن نیت خود از هر گونه تجمع در مقابل روزنامه خودداری کنند.

___________________________

موتورسوارها و چماقدارانی که حالا دیگر مردم خوب آنها را می شناسند و آنها را بخشی از سپاه و بسیج می دانند، روز گذشته مانوری در اطراف ساختمان روزنامه اعتماد ملی دادند و پخش شدند. آنها قرار بود مطابق فرمان احمد خاتمی که به جای هاشمی رفسنجانی این هفته نماز جمعه تهران را خواند، برای اعتراض به نامه افشاگرانه کروبی درباره تجاوز به زندانیان و بازداشتی ها در مقابل دفتر اعتماد ملی جمع شوند. این اجتماع می توانست مقدمه حمله با سنگ و چماق و نارنجک به ساختمان اعتماد ملی و سپس متهم کردن کروبی به تشویش اذهان عمومی و بازداشت او باشد. ….  نیروی انتظامی و مقامات بالاتر از آنها به این نتیجه رسیدند جلوی چشمه را این بار با یک بیل خاک بگیرند تا تبدیل به سیل نشود. یعنی دوشنبه دوباره صدها هزار نفر به بهانه حمایت از روزنامه اعتماد ملی و کروبی در خیابان های تهران راه نیفتند. آرایش روز گذشته نیروی انتظامی در اطراف ساختمان اعتماد ملی و پراکنده کردن محترمانه دوستان چماقدار و موتور سوارشان جز این معنائی نداشت.

http://www.peiknet.com/1388/08mor/25/PAGE/34ETEMAD.htm

_____________________________

فردا روز تشکر ما از شیخ است

By sarbazemihan

فردا روز حمایت است ، فردا روز تشکیل دیواره انسانی مقابل روزنامه اعتماد ملی است ، کروبی می توانست سکوت کند ، شیخ می توانست ببیند به فرزندان این مرز و بوم در زندانها تجاوز می کنند و لب بر لب بگذارد ، روزی که هیچ کس جرات گفتن از کشته شدگان راه آزادی را نداشت برای اولین بار شیخ بود که از آنان یاد کرد و نام شهدا را برای آنها آورد ، زمانی که خامنه ای همه را فصل الخطاب سخنانش خواند و همه سکوت کرده بودند کروبی بود که با شجاعتش تنها دو ساعت پس از سخنان وی ، سخن از ابطال انتخابات کرد ، در مسجد قبا ، در بهشت زهرا ، در راهپیمایی بزرگ 25 خرداد و در تظاهرات های شبانه بعد انتخابات پا به پای ما در خیابانها بود ، فردا روز تشکر است ، فردا روزیست که بسیجیان میخواهند به دفتر روزنامه اعتماد ملی حمله کنند ، فردا روز آنها نیست ، فردا روز ماست ، فردا روزیست که باید به آنها فهماند که ما خستگی ناپذیریم ، فردا روزیست که باید گفت همچنان بیشماریم ، فردا وعده ما زیر پل کریمخان ، مقابل دفتر روزنامه ملی ساعت 4 بعدازظهر

http://sarbazemihan.wordpress.com/2009/08/14

اگر به دفتر روزنامه شیخ ما آسیبی بزنید، کیهان را سرتان خراب خواهیم کرد!!

https://i0.wp.com/i27.tinypic.com/fw3gba.jpg

http://spinooza.blogspot.com/2009/08/blog-post_14.html

______________________________________________

08/13/2009 Posted by | 01- پيام‌هاي مقاومت, 06- گزيده‌ها و خوانده‌ها | بیان دیدگاه

فتوای مصباح ناپدید شد!

——————————————————-

محمدتقی مصباح یزدی، پشتیبانان سرسخت محمود احمدی‌نژاد، روز چهارشنبه (۲۱ مرداد)، در جمع گروهی از بسیجیان، اطاعت از احمدی‌نژاد را چون اطاعت از خدا دانست.

———————————————–

کروبی:»…  می گويند که رای مردم زينتی است و حتی اين روزها يکی از شخصيت ها گفته که اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست که البته من می گويم اين حرف ها در برابر همان پول هايی است که به موسسه اين بزرگوار سرازير می شود… من همين جا می گويم که هيچ رييس جمهوری نه آقای احمدی نژاد و نه روسای جمهوری قبلی و يا حتی بعدی نماينده خدا بر روی زمين نيستند و نمی دانم اين چه حرف هايی است که زده می شود.»

پنجشنبه 22 مرداد 1388-سحام نيوز

__________________________________________________

فتوای مصباح ناپدید شد:

«اطاعت از احمدی اطاعت از خداست!!! «

روز گذشته استقبال گسترده و شگفت انگیز رسانه ها از فتوای جدید آیت ا.. مصباح یزدی مبنی بر این که  «وقتی ریاست جمهوری حکم ولی فقیه را دریافت کرد اطاعت از او نیز چون اطاعت از خداست » باعث شد ایرنا و رجانیوز، سایت حامی دولت هم این یک جمله را از خبر خود حذف کند.با این حال شبکه ایران، دیگر سایت حامی دولت همچون سایت مذکور دست به اقدام غیرحرفه ای نزد و فتوای ناپدید شده تا این لحظه بر روی آن موجود است:

نظرات بینندگان:

……

آیا اطاعات از ضرغامی هم اطاعت از خداست؟ او نیز حکم خود را از ولی فقیه می گیرد

….

این قضیه باید پیگیری بشه.ایشان پدر معنوی جناحی هست که داره تمام نظام رو بسوی نابودی می بره.

پس آقای مصباح چند سال پیش (که آقای خاتمی رئیس جمهور و حکم تنفیذش هم از ولایت فقیه گرفته بود) کا فر بودند ؟!!!

طبق فتوای ایشان مسئول بازداشتگاه کهریزک حکمش چیست…؟

…….

خيلي چيزهاي ديگه هم ناپديد شده اند:
بعضي از معترضين و يك ميليارد دلار از درامد نفت وهاله نور و گوشت از سفره مردم وخنده از لبهاي ملت ايران و هزاران چيز ديگه!!!!!

http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=11009

—————————————————

https://i0.wp.com/tinypic.info/files/lktnf227r358ow79sdoe.jpg

کابینه پیشنهادی مصباح یزدی به محمود احمدی نژاد

08/13/2009 Posted by | 12- طـنـز خس و خاشاكي | ۱ دیدگاه

بررسی عملکرد رهبری

نمایندگان ادوار مجلس خواهان بررسی عملکرد رهبری شدند، جرس

خلاصه: مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس خبرگان رهبری، با انتقاد شدید نسبت به جنایات رخ داده توسط عناصر نظامی، انتظامی، بسیجی و لباس شخصی ها، مقام رهبری را مسوول دانسته و خواستار انجام وظایف قانونی توسط مجلس خبرگان شده است:

در نظام جمهوی اسلامی ایران نه تنها رهبر از مسؤلیت مبرا نیست بلکه طبق اصل 107 قانون اساسی علاوه بر تساوی رهبر با سایر افراد کشور درمقابل قانون , رهبر همه مسؤلیت های ناشی از ولایت امررا برعهده دارند وبه موجب اصل 57 قانون اساسی قوای سه گانه کشور زیر نظر رهبر فعالیت می نمایند.

شبکه جنبش راه سبز (جرس): مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در نامه ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست مجلس خبرگان رهبری، با انتقاد شدید نسبت به جنایات رخ داده توسط عناصر نظامی، انتظامی، بسیجی و لباس شخصی ها، مقام رهبری را مسوول دانسته و خواستار انجام وظایف قانونی توسط مجلس خبرگان شده است.

روز گذشته آیت الله دستغیب نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری نیز خواهان تشکیل فوری مجلس خبرگان برای بررسی عملکرد رهبری در وقایع اخیر شده بود.

در متن این نامه که نسخه ای از آن در اختیار «جرس» قرار گرفته آمده است:

حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری جمهوری اسلامی ایران به استحضار می رساند :

مصادره آرای مردم , انتخابات 22 خرداد را به یک تراژدی تبدیل نمود .بازگویی وقایع پس از بیست ودوم خرداد ماه که با یورش عناصر نظامی , انتظامی , بسیجی ولباس شخصی واطلاعاتی وبه خاک وخون کشیدن تعدادی از مردم بی دفاع وسپس بازداشت گسترده اهل قلم وفعالان سیاسی ونخبگان ومردم عادی واعمال وحشیانه ترین رفتارهانسبت به آنها ونمایشگاه دادگاه صد نفری که یادآور محاکمات استالین است دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد .چگونه می شود باور کرد که داستان شکنجه ها ورنج های وآزارهای باز داشت شدگان کهریزک رنج بارتر وغم انگیز تر از گوانتانامو وابوغریب تحت تصدی اشغالگران امریکایی باشد ..

نامه دردمندانه برادر شجاع ودلسوز جناب آیت الله کروبی به حضرتعالی ؛داستان تعدی اتباع دولت مهاجم نسبت به اتباع کشور مورد اشغال نیست بلکه تراژدی بزرگی است که در زندانهای جمهوری اسلامی به وقوع پیوسته است.روشن است که نمی توان در برابر این وقایع شوم سکوت پیشه کرد. .حضرت امام خمینی در کتاب ولایت فقیه درباب حکومت بروفق قانون می فرمایند «.

«همه درامان قانونند , درپناه قانون اسلامند , مردم ومسلمانان در دائره مقررات شرعی آزادند ؛ یعنی بعد از آنکه طبق مقررات شرعی ؛عمل کردند کسی حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو , این حرف ها در کار نیست , آزادی دارند وحکومت عدل اسلامی چنین است , مثل این حکومت ها نیست , که امنیت را از مردم سلب کرده اند ؛هرکس درخانه خود می لرزد که شاید الان بریزند وکاری انجام دهند , چنانچه در حکومت معاویه وحکومت های مانند آن امنیت را از مردم سلب نموده ومردم امان نداشتند , به تهمت یا صِرف احتمال می کشتند …» این برداشت ملت بزرگ ما از امام ونظام اسلامی بوده است . اینک باید پرسید که چه نسبتی بین این سخنان وآنچه این روزها در کشور می گذرد وجود دارد ؟

با توجه به اینکه برخلاف بعضی نظام های سیاسی که رهبر را مبرای از مسؤلیت می دانند در نظام جمهوی اسلامی ایران نه تنها رهبر از مسؤلیت مبرا نیست بلکه طبق اصل 107 قانون اساسی علاوه بر تساوی رهبر با سایر افراد کشور درمقابل قانون , رهبر همه مسؤلیت های ناشی از ولایت امررا برعهده دارند وبه موجب اصل 57 قانون اساسی قوای سه گانه کشور زیر نظر رهبر فعالیت می نمایند. پاسداری از قانون اساسی وحقوق مردم وتوجه به وظایف خبرگان رهبری از نکته هایی است که بیش از هرچیز وظیفه ومسؤلیت شمارا سنگین تر می نماید.

بررسی اقدامات وفعالیت هاو عملکرد نهادها وقوای انتظامی ونظامی ودستگاه قضایی دروقایع اخیر از اهمیت اساسی برخوردار است .این بررسی ها راهی برای بازگشت اعتماد عمومی وپاسداری از نظام جمهوری اسلامی وقانون اساسی است , برهمین اساس مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی لزوم بررسی های قانونی وفق اصل 111 قانون اساسی را که از وظایف خبرگان رهبری است مورد درخواست قرار داده وازحضرتعالی انتظار دارد که بنا به وظیفه ورسالت قانونی اقدامات لازم را به عمل آورید .

والسلام علی من التبع الهدی
مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی

08/13/2009 Posted by | 04- بيانيه‌ها | بیان دیدگاه

بسيجي هاي کشته شده!!

یکشنبه 8 شهریور 1388

فرمانده کل سپاه: در حوادث اخير ۲۰ نفر از ما و تنها ۹ نفر از معترضين کشته شدند! حادثه کوی دانشگاه کار بسيج نبود
محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران در نشست خبری خود ‌اظهار داشت:‌ «در حوادث اخير ۱۳ نفر از نيروهای بسيج و حدود ۷ نفر از نيروهای مردمی که بعضا سابقه بسيجی نيز داشتند، به شهادت رسيدند که نيروهای مردمی در ترورهای کور و نيروهای بسيجی با اقدام از پيش تعيين شده به وسيله زير گرفتن با خودرو يا با پرتاب سنگ و اشيای مختلف به شهادت رسيدند. از مخالفين و معارضين نيز ۹ نفر کشته شدند که مقايسه اين آمار نشان می‌دهد نيروهای امنيتی و بسيج عليرغم گستردگی بالای اين حوادث به خوبی متوجه حفظ جان مردم بودند.» سرلشگر جعفری گفت: «نيروهای بسيجی در حادثه کوی دانشگاه حضور نداشتند هر چند ممکن است تعداد کمی از بسيجيان که سازماندهی نشده بودند در اين قضيه وارد شده باشند ولی در بين نيروهای لباس شخصی و خودسر به ندرت شاهد بسيجيان بوديم و عمده آنها لباس‌شخصی‌هايی بودند که ربطی به بسيج نداشتند.»

یکشنبه 8 شهریور 1388 [2009.08.30]http://news.gooya.com

_____________________________________________

نصر‌الله ترابي،عضو فراکسيون خط امام مجلس:

چرا خبري از ? بسيجي که ادعا مي شود کشته شدند نيست؟

بعد از با خبر شدن از اين موضوع ، بر آن شديم تا كميته حقيقت ياب اين بلاگ را عازم مناطق آشوبزده اين دو ماه اخير شهر تهران كنيم تا گزارش مبوسطي از اين شهداي مظلوم گمنام بسج و لباس شخصي تهيه و جهت تنوير افكار عمومي و زدن لگد محكمي در دهان استكبار جهانخوار به پيشگاه عموم مردم هميشه صحنه دار حزب‏الله تقديم نماييم.

گزارش تصويري كميته حقيقت ياب از 9تن از كشته شدگان«بسيج» و «لباس شخصي» در حوادث اخير

دسته: افشاگري‏هاي فدوي — mikhestan @ 08:42

عكس شماره 1 يكي از برادران بسيج طلاب را درست در لحظه به شهادت رسيدن نشان ميدهد. ايشان بعد از مجاهدتهاي فراوان در راه برقراري آرامش و عدالت در برابر اغتشاشگران ، به طرز مشكوكي به شهادت رسيدند كه در عكس نحوه شهادت ايشان كاملن مشهود است.  مكان : حسينيه علاف‏ها

عكس شماره 2 پوكه 2تن از بسيجيان طلبه غيور را ملاحضه مي‏نماييد كه بدست سبزها بطرز مخوفي امحاء و مفقود الاثر گردانيده ‏شدند و تنها از آنها همين قدر باقي مانده است كه عكس ملاحظه مي‏‏نماييد. مكان : مستراح‏هاي مسجد شاه.  زمان : يكي از همين روزها

عكس شماره 3 جنازه يكي از عزيزان بسيج را نشان ميدهد كه بدست آشوبگران با مچ بندها و شالهاي سبز كه در عكس بوضوح قابل رويت هستند بطرز دهشتناكي به فيض عظيم شهادت نايل گردانيده شده است.

عكس شماره 4 عده‏اي از عزيزان بسيج را در حال به شهادت رسيدن بر اثر گازهاي سمي شيميايي رسيدن توسط سبزها هستند.
طرفداران موسوي حتا از بكار بردن گازهاي سمي شيميايي هم براي به شهادت رساندن بسيجيان سلحشور خودداري نورزيدند.


عكس شماره 5 لحظه به شهادت رسانده شدن يكي ديگر از بسيجيان سلحشور را در اوج مظلوميت و بي‏دفاعي نشان ميدهد.
اين مرده جاويد محمد جواد فرحبخش نام دارد كه در عكس با هاله زرد دور دست راستش در جمع ديگر عزيزان گمنام ملاحظه مينماييد.
تصوير شخص ضارب در ميان عزيزان به شهادت رسيده روي زمين كاملن مشهود است.

عكس شماره 6 عباس رسولي ، يكي ديگر از شهداي پاسدار اين ناآرامي‏ها را در حالي مشاهده مينماييد كه با دست خالي در برابر سبزهاي  تا دندادن مسلح ، سينه سپر كرده و چند لحظه بعد شربت را به او مي‏نوشانند. …


….عكس شماره 8 لحظه حمله يكي از سبزهاي تا دندان مسلح به يكي از برادران بسيجي بي‏دفاع( با كت و شلوار و مال دولت در دست) را مشاهده مي‏نماييد، و چند ثانيه بعد فاجعه رخ ميدهد و او به شهادت ميرسد.  ياد و خاطرش را…

عكس شماره 9 يكي ديگر از مدارك علني از شليك منجر به فوت نيروهاي بسيج به دست عمال سبز را مشاهده مي‏نماييد كه در حال به شهادت رسيدن است.
در اين عكس شما كاملن لحظه اثابت كلاشينكف شليك شده از يك فروند تفنگ سبزها را به قسمت شانه اين برادر بسيجي مظلوم نظام ميبينيد……

عكس شماره 13 اين عكس سيد شهيدان اهل خشونت ستار نجفي را نشان ميدهد در لحظه به شهادت رساندن…. به چهره معصوم و دگرگون كننده حال او در لحظه هلاكت توجه كنيد.

عكس شماره 14  حمله انتحاري و مرگبار يكي از حاميان مير حسين به جمع تا دندان بي‏سلاح لباس شخصي‏ و نيروهاي زحمتكش سركوبگر در حال دفاع از جان ،مال و نواميس مردم و به شهادت رسيدن اين گروه گمنام لباس شخصي و غيره و ذالك بدست يك جوان سبز.

عكس اختصاصي از جانباز 150% مغز و روان فاطي رجبي معروف به شمسي پهلون كه از ناحيه مغز مورد تجاوز قرار گرفته و… دچار اختلال حواس گرديده و از آن تاريخ تاكنون از وي خبرهاي ناخوشايندي به گوش ميرسد ، از يابنده تقاضا مي‏گردد وي را به نزديكترين سطل بازيافت محل خود انداخته تا به امين آباد منتقل گرديده و گروهي را از نگراني خارج گردانند.

…. سلاحي بسيار خطرناك و ناشناخته كه در سطح وسيعي ميان حاميان موسوي توزيع گرديده بود و بارها و بارها بر عليه نيروهاي لباس شخصي ، بسيج ،سپاه و نيروي انتظامي بكار گرفته شد.

يكي از سلاح‏هاي سنگين سبزها كه نيروهاي لباس شخصي و بسيج را به شدت زمين گير و گيج و منگ‏‎‏تر از قبل ساخته است.
اين سلاح براي نيروهاي لباس شخصي ، بسيج ، سپاه ، انتظامي و دولت احمدي‏نژاد و همفكران كاملن ناشناخته و غيرقابل درك است.

سلاح مخوفي ديگري كه به شدت قلب بعضي از نيروهاي اصول‏گراي انقلابي معتقد بازگرداندن كشور به شرايط تاريخ صدر اسلام را جريحه‏دار نموده است.

تصويري از يكي از سبزها با سلاحي خطرناك و عامل كشتارجمعي و ساخت كشور استكبار جهاني در دست ، باز هم مسلح بودن خودتان را انكار مي‏كنيد؟

……..

انتقادات ، پيشنهادات ،پسنهادات و گزاراشات خود ار در همين مورد به آدرس ذيل ارسال نماييد :

آدرس : تهران صندوق پستي.

سپاس.

http://mikhestan.wordpress.com/2009/08/13

آگوست 13, 2009

08/13/2009 Posted by | 12- طـنـز خس و خاشاكي | بیان دیدگاه