هسته‌هاي مقاومت ملي

يا مرگ يا آزادي

مقدمات کودتا

کودتا، کار «مقام بالاتر» بود!

فرمانده سپاه در سخنرانی اخیر و جنجالی خود اعتراف کرده و می گوید: اگر اصلاح طلب ها پیروز می شدند شکست احمدی نژاد شکست و تضعیف رهبری بود و از جانب دیگر تاکید می کند سپاه وظیفه پاسداری از ولایت فقیه و جلوگیری از تضعیف نظام را به عهده دارد !

با این حساب تکلیف معلوم می شود .

بی جهت نیست که بعد از این اظهارات فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح او را توبیخ کرده که دیگر اجازه ندارد بی اجازه سخنرانی کرده و گاف پشت گاف بدهد .

بعد از سخنان فرمانده سپاه اظهارات سلیمانی وزیر ارتباطات دولت نهم در مراسم تودیعی که برایش گرفته بودند نیز گوشه ای دیگر از توطئه را بر ملا کرد .

سلیمانی در مورد قطع اینترنت و پیامک که از روز رای گیری و حتی از یک شب قبل از 22 خرداد ماه شروع شده بود گفت: «… یکی از مقامات بالاتر(!) دستور قطع اینترنت را بدون این که وزارتخانه را در جریان بگذارد داده بود. این مقام حد اقل نخواست از ما نظر خواهی کند . .. اینترنت را وزارتخانه قطع نکرد. اما فحش آن را بنده خوردم.

در همین چند جمله کوتاه حقایقی روشن می شود  :

1- قطع اینترنت و پیامک از ساعاتی قبل از آغاز روز رای گیری و یک روز پیش از اعلام نتایج بدون اطلاع وزارتخانه مربوطه حکایت از برنامه ای از پیش نوشته شده می کند .
2- این برنامه بنا به اعتراف وزیر ارتباطات توسط یک مقام بالاتر و به دستور ایشان اجرا شده است به طوری که وزیر اصلا خبر نداشته در حوزه مسئولیتش دارند اینترنت را قطع می کنند

3- آن مقام بالاتر که می تواند بدون اجازه و حتی اطلاع وزیر در سیستم
وزارتخانه وارد شود و اینترنت و ارتباطات را قطع و مختل نماید کیست ؟ چه مقامی امکان چنین اقدامی را دارد ؟

-4 بنا به اظهار صریح وزیر ارتباطات که می گوید اینترنت را دولت- وزارتخانه- قطع نکرد اما فحشش را خورد به این نتیجه می رسیم که هیچ وزارتخانه دیگری هم در دولت در این کار دخیل نبوده است .یعنی وزارت اطلاعات هم در این اقدام نقشی نداشته است که اگر می داشت آقای سلیمانی صرفا خود و وزارتخانه اش را مبرا می کرد. آن مقام بالاتر از لحاظ جایگاه امنیتی از وزارت اطلاعات هم بالاتر بوده است !

آن مقامی که از دولت بالاتر  است . از وزارت اطلاعات بالاتر است و در قلمرو دولت بدون نیاز به اجازه دولت می تواند دخل و تصرف کند کیست ؟

آن مقام بالاتر که  پیشاپیش می دانسته اینترنت و  امکانات ارتباطاتی را باید مختل کرده و قطع کند چه کسی بوده است ؟آن مقام بالاترچه کار می خواسته بکند که باید ارتباطات قطع شود.

18 شهریور 1388 برابر 9 سپتامبر 2009

http://www.peiknet.com

_____________________

پیش بینی خاتمی در بهمن 87:

ماجرای 28 مرداد تکرار می شود!

محمدرضا نژادحیدری

پیرامون پیش بینی کودتائی که در 22 خرداد علیه نتیجه واقعی انتخابات صورت گرفت، برای نخستین بار فاش شد که محمد خاتمی تا حدود زیادی این پیش بینی را کرده بود. با این تفاوت که او با پیش بینی این رویداد که عمدتا تصور می کرد در صورت پیروزی وی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری بوقوع خواهد پیوست، از انتخابات کناره گرفت و هرگز تصور نمی کرد علیه میرحسین موسوی هم کودتا شود.

«محمدرضا نژاد حیدری» مسئول کمیته تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد مهندس موسوی در استان کرمان، در سایت «جرس» گزارشی در باره کناره گیری خاتمی از کارزار انتخاباتی نوشت، خواندنی. این گزارش مستقیم است. یعنی نویسنده خود شاهد و ناظر بوده است. او می نویسد:

دوشنبه یکم بهمن 1387 محمد خاتمی در نمازخانه دفتری که سیدحسن خمینی در اختیار او قرار داده بود، در برابر جمع 80 نفره‌ای از جوانان ستاد 88 که یک صدا از او می‌خواستند نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری هرچه زودتر اعلام کند، با زیرکی این پیام را منتقل کرد که در صورت حضور در عرصه انتخابات مشکلاتی نهادهای قدرت بر سر راه او درست خواهند کرد. یکی از جوانان از او پرسید که آیا منتظر حمایت فلان شخصیت(رهبر) هستید؟ خاتمی  گفت چوب لای چرخ ما نگذارند، حمایت پیش‌کش. روز بعد از انتخابات اول شما را بازدداشت می‌کنند تا یک گوشمالی به من بدهند.

جلسه تمام شد و همه خود را به خاتمی رساندند تا جداگانه پیام جوانان را به گوش او برسانند. در شلوغی و همهمه متوجه پرسش نشدم اما پاسخ را به درستی شنیدم. خاتمی در حالی که عصبی به نظر می آمد و در عین حال سعی می کرد سخنی نگوید که دوستان جوانش برنجند گفت: اگر ماجرای 28 مرداد تکرار شود چه باید کرد؟ او هرچند سربسته و با ایماء و اشاره، اما گفت.

خاتمی حساسیت‌ها را فقط نسبت به خود می‌دانست. شاید همین موضوع هم باعث شد که از نامزدی کناره بگیرد. او بر این عقیده بود که حزب پادگانی نمی‌تواند در برابر میرحسین موسوی همان باشد که در مقابل سید محمد خاتمی. اما

از نظر آنها که در حال مهندسی انتخابات بودند خاتمی تفاوتی با موسوی نداشت. آنها حتی از موسوی احساس خطر بیشتری می‌کردند تا از سیدمحمد خاتمی. چون به خوبی می‌دانستند که موسوی سخنور نیست، نظریه‌پرداز نیست، اما استوار است. قاطع است و روی حرفی که می‌زند می‌ایستد. خطر برای آنها تفکر اصلاحی بود که نمی‌بایست جایی در حاکمیت پیدا کند و نباید پیروز «اعلام شود».

تمام پیش‌بینی‌هایی که خاتمی برای خودش می‌کرد برای یار دیرینش میرحسین موسوی محقق شد. خاتمی می‌ترسید صبح بعد از انتخابات یارانش را دستگیر کنند.همین گونه شد و صبح روز بعد از انتخابات تعداد زیادی از یاران او و یاران میرحسین موسوی را بازدداشت کردند. خاتمی هشدار می‌داد که «اول شماها را می‌گیرند» و همین شد و هنوز جوانان ستاد 88 در بازدداشت هستند.

http://www.peiknet.com/1388/07shahrivar/01/page/khatami.htm

_________________________________________

گزارشی از مقدمات کودتا در روزهای پیش و پس از انتخابات

قراردگاه ثارالله

با فرمان رهبر در نمازجمعه

سرکوب مردم معترض را آغاز کرد

سنگ بنای قرارگاه ثارالله برای مقابله با مردم گذاشته شد. در این قرارگاه واحدهائی از سپاه جمع شدند که آموزش و ماموریتشان سرکوب مردم بود. فرماندهی آن در ابتدا برعهده فرمانده کنونی سپاه «عزیز جعفری» بود و مبتکر تشکیل چنین قرارگاهی سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای نظامی بود که از دوران ریاست جمهوری علی خامنه ای درکنار اوست و پس از او، نزدیک ترین مناسبات را با آیت الله جنتی دارد.

پس از چند مانور و باصطلاح رزمآیش بزرگ ضد شورش در تهران و تصویب استراتژی سپردن دولت به سپاه و دفاع از احمدی نژاد بعنوان کارگزار این استراتژی از نیمه های دوران ریاست جمهوری وی، عزیز جعفری با تجربه ای که در برپائی قرارگاه ثارالله اندوخته بود، جانشین سرلشگر رحیم صفوی شد و فرمانده کل سپاه پاسداران شد. معرف و توصیه کننده این سمت  و گیرنده حکم فرماندهی کل سپاه از علی خامنه ای، سرلشگر فیروز آبادی بود که عزیز جعفری مطیع اوست.

پس از این انتصاب، سرتیپ پاسدار حجازی جانشین عزیز جعفری در قرارگاه ثارالله شد. همه این تحولات در نیمه دوره 4 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد صورت گرفت. با نزدیک شدن پایان دوره 4 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد و با وحشت از شکست او در انتخابات و به صحنه بازگشتن اصلاح طلبان، قرارگاه ثارالله مامور تهیه طرح یک کودتا با تمام جزئیات آن شد.

این درحالی بود که بدنبال ورود «اوباما» به کاخ سفید، برای نمایش حمایت مردم از نظام، بشدت نیازمند یک انتخابات پر استقبال بودند. این استقبال به نامزدی یک اصلاح طلب ممکن بود، اما نه خاتمی. خاتمی سد بزرگی بود که می توانست همه بافته ها را پنبه کند. رهبر در ملاقات حضوری به او گفت نیآید. خاتمی گفت که احساس وظیفه و احساس خطر برای نظام می کند و می آید. چند روز پس از این دیدار حسین شریعتمداری که در کنار احمدی نژاد در جلسات فرماندهی  قرارگاه ثارالله شرکت می کند، ماموریت یافت مقاله ای نوشته و به خاتمی سرنوشت خانم بی نظیر بوتو را یادآوری کند.

خاتمی که اکنون مستقیما از قول خود او گفته شده نگران باقی ماندن در صحنه انتخابات و ختم شدن انتخابات به یک 28 مرداد بوده کنار می کشد و میرحسین موسوی ورود به صحنه می کند. نه خاتمی و نه بسیاری از مقامات لشگری و کشوری تصور نمی کردند سپاه علیه او نیز دست به کودتا بزند. علیه کسی که در سالهای جنگ با عراق یک پا در جبهه های جنگ داشته و یک پا در جلسات کابینه.

با حمایت قرارگاه ثارالله که پل پیوند آن با رهبر، مجتبی خامنه ایست، به احمدی نژاد کارت سبز برای عبور از همه خط قرمزها در مناظره های تلویزیونی داده می شود. هدف این بود که هم استقبال از انتخابات ممکن شود و هم احمدی نژاد با

مواضعی که در مناظره ها می گیرد، با رای مردم انتخاب شود. سردار ضرغامی فرمانده صدا و سیما ماموریت همه نوع همکاری و کمک به احمدی نژاد را از سوی قرارگاه ثارالله می گیرد.

علیرغم همه این تدابیر، از میانه برنامه مناظره های تلویزیون و نتیجه نظرسنجی هائی که بسرعت در سطح کشور جمع آوری شد، معلوم شد شانس احمدی نژاد برای گرفتن رای مردم بسرعت رو به کاهش است و استقبال از موسوی رو به افزایش. نگرانی از نتیجه انتخابات و شکست احمدی نژاد همراه با یک گزارش در اختیای مجتبی خامنه ای قرار میگرد تا با رهبر در این باره صحبت کند. دادن وقت اضافه تلویزیونی به احمدی نژاد، توصیه به چند سفر شتابزده استانی و باز گذاشتن دست او برای هر سخن و تلاشی که بتواند آراء وی را بالا ببرد، نتیجه ایست که مجتبی خامنه ای به قرارگاه ثارالله باز می گرداند. در عین حال این توصیه توسط مجتبی خامنه ای در جلسه قراردگاه ثارالله که در آن از جمله فیروزآبادی و عزیز جعفری فرمانده سپاه حضور داشته اند ابلاغ می شود که در عین حال، شما طرح اقدام را دنبال کنید!

در فرصتی بسیار تنگ، از آنجا که نمی خواستند بقیه فرماندهان سپاه در جریان این اقدام قرارگیرند و احتمالا با توجه به روابط و مناسبات موسوی با برخی فرماندهان سپاه خبر به گوش او برسد، طرح دولت نظامی ارتشبد ازهاری در سال 57 در دستور کار قرار می گیرد. لیست دستگیری های وسیع از میان فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، حقوقدان ها، رهبران دانشجوئی و… تهیه می شود. برای آغاز عملیات سرتیپ «احدی» که اکنون بعنوان وزیر دفاع دولت در کابینه احمدی نژاد به مجلس معرفی شده بدلیل سالهای فرماندهی اش در سپاه قدس ماموریت مافوق سری واحد ضربه اول کودتا را برعهده می گیرد. شماری از افراد واحد امنیتی سپاه قدس که عمدتا لبنانی و فلسطینی ( از افراد حماس) بوده اند واحد ضربه اول را تشکیل میدهند. هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر می شوند، وحشت از شکست احمدی نژاد بیشتر می شود. در ساعات اولیه روز رای گیری، شکست قطعی گزارش می شود و به همین دلیل از طرف قرارگاه ثارالله وزیر کشور، سردار محصولی برای یک جلسه فوری «توجیهی» احضار می شود. او ماموریت پیدا می کند که نتیجه اولیه شمارش آراء را ابتدا در اختیار بیت رهبری و سپس در اختیار قرارگاه ثارالله بگذارد. آماده باش وضعیت قرمز داده می شود. نخستین گزارش شمارش آراء شکست کامل احمدی نژاد و پیروزی قاطع میرحسین موسوی را نشان میدهد. قرارگاه منتظر اولین واکنش ها از بیت رهبری می شود. مجتبی خامنه ای از تزلزل پدرش و عزم خودش برای آغاز عملیات خبر میدهد. معلوم نیست این تزلزلی که او گزارش میدهد یک صحنه سازی بوده و یا واقعیت. میرحسین موسوی از نتیجه اولیه شمارش آراء، توسط عواملی که در وزارت کشور داشته با خبر می شود. با وزارت کشور تماس برقرار می کند. نتیجه اولیه و پیروزی او را  تائید می کنند. آنها می گویند که مراتب به بیت رهبری نیز گزارش شده است.

سرنوشت ساز ترین ساعات آغاز می شود. آخرین جلسه قرارگاه ثارالله، به بهانه دفاع از نظام، تصمیم به آغاز عملیات می گیرد. اولین یورش به ستادهای انتخاباتی میرحسین موسوی در سراسر کشور و سرانجام یورش بزرگ با کمک واحد ضربه اول سپاه قدس در تهران صورت می گیرد. متعاقب آن، لیست دستگیری ها به اجرا گذاشته می شود. از همان نیمه شب دستگیری ها شروع می شود و روز بعد، بدنبال پخش بیانیه ای که آن را بیانیه کودتا می گویند با امضای علی خامنه ای، دستگیری ها سرعت می گیرد.

تصور اولیه این بوده که با این دستگیری ها، با بیانیه  شتابزده ای که با امضای علی خامنه ای ابتدا از رادیو و سپس از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و متعاقب آن، اعلام جشن پیروزی از سوی احمدی نژاد کار تمام می شود. ریختن مردم به خیابان ها و شکل گیری خودجوش بزرگترین راهپیمائی بعد از انقلاب 57 آن حادثه ای بود که ستاد ثارالله خود را آماده آن نکرده بود. در واقع پیش بینی آن را نکرده بود. همه غافلگیر شدند. نخستین گزارش ها از راهپیمائی های اعتراضی مردم به بیت رهبری ارسال شد، با این قید که اگر وضع تنها یک هفته به همین شکل ادامه پیدا کند سقوط قطعی است!

دیدار رهبر با نمایندگان ستادهای انتخاباتی توصیه ایست که مشاورانش برای ختم راهپیمائی ها به او می کنند. او هنوز باور نکرده بود که مردم برای انقلاب به خیابان ریخته اند. سالها، مشاوران نظامی و غیر نظامی اش به او از عشق مردم به ایشان و فصل الخطاب بودن سخن او گزارش داده بودند و حالا عکس آن درخیابان ها جریان داشت. دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی که در سطح » درجه دوم در آن شرکت کرده بودند، یعنی کروبی و موسوی و رضائی شخصا به این جلسه نرفته بودند حاصلی در پی نداشت. همه آنها گفتند که تقلب شد و او که خوب میدانست آنها حقیقت را می گویند و پیش از آنها قرارگاه ثارالله گزارش شکست احمدی نژاد را دراختیارش گذاشته بود، تقلب را رد کرد و گفت که می آید به نماز جمعه و حرف هایش را آنجا می زند.

یک هفته بازجوئی سخت و توام با انواع شگردها و شکنجه ها درباره بازداشت شدگان نتیجه ای در پی نداشت و نمایش تلویزیونی ممکن نبود. راهپیمائی ها همچنان در تهران و شهرها رو به گسترش بود و چند ده میلیون مردم ایران که اطمینان داشتند به روی مردم بی دفاع و مسالمت جو تیراندازی نخواهد شد با زن و بچه راهی خیابان ها شدند.

جمعه 29 خرداد فرا رسید. رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه ای که ابتدا قرار بود در مصلی تهران برپا شود اما بدلیل بیم از حرکت مردم به سمت مصلی، بصورت امنیتی در دانشگاه تهران ترتیب داده شد، خطابه معروف خود را ایراد کرد. خطابه ای که حکم فرمان آتش به روی مردم معترض بود.

http://www.peiknet.com/1388/07shahrivar/03/page/sarolah.htm

__________________________________________

بسیج و نظام

basij

در بحبوحه تظاهرات مخالفان ناگهان سر و کله شان پیدا می شود. آنها در میان حامیان گروه های مخالف منفورند.

…  گاهی بسیجی ها با موتور، باتوم و گاهی اسلحه به تظاهرکنندگان هجوم می آورند.  گاهی با لباس های شخصی به میان مردم می روند و منتظر حمله می شوند.

یکی از تاکتیک های آنها حمل چاقو و تیغ های کوچک برای ضربه زدن از پشت به تظاهرکنندگان است.

بسیاری از سنین 12 و یا حتی جوانتر استخدام می شوند. در دوره آموزشی طولانی خود عمیقا با ایدئولوژی جمهوری اسلامی آشنا می شوند.

امیر فرشاد ابراهیمی یکی از این بسیجی های جوان بود. او مدتهاست که بسیج را ترک کرده و از کشور گریخته است. او این دوره آموزشی را «شستشوی مغزی» می خواند.

«آنها هر شب و یا هر هفته به مسجد می روند. آنقدر که واقعا باور می کنند معترضان و حامیان اپوزوسیون مخالف پیامبر و محارب هستند. یعنی خونشان باید ریخته شود و کشته شوند.»  او می گوید بسیجی ها قبل از سرکوب تظاهرکنندگان وضو می گیرند.

روشن است که بسیج سالهاست برای برخورد با ناآرامی های داخلی آماده می شود. این نقش بسیج با آنچه در گذشته و در خطوط مقدم جنگ ایران و عراق ایفا کردند متفاوت است.امیر فرشاد ابراهیمی می گوید بسیجی ها نقش اخیر را با هیجان پذیرفته اند. «احتیاجی نیست که به آنها گفته شود چه کنند. وقتی به آنها باتوم و یا اسلحه داده می شود، روشن است که چه باید بکنند. انگار یک گرگی را بین یک گله گوسفند رها کنی.»اما به گفته امیرفرشاد ابراهیمی برخی بسیجی ها دچار تردید شده اند. او می گوید حدود 10 تا 20 تلفن یا ایمیل از همکاران پیشین خود دریافت کرده که می خواهند بدانند چه کنند.

«وضعیت پیچیده»

او می گوید: «برخی از آنها دچار ریزش شده اند. نمی دانم چند نفر هستند. اما مطمئن هستم که خیلی از آنها از اتفاقات جاری خشنود نیستند.»

«اما سایرین همچنان سرسختانه حامی انقلابشان هستند، اسلحه برداشته و مردم را سرکوب می کنند. آنها حتی به زخمی ها هم رحم نمی کنند. حتی زندانیان را شکنجه می کنند. وضعیت بسیار پیچیده ای است. این بسیجی ها بخشی از ملت هستند و به تدریج خواهند دید که مردم خیابان همسایه ها و فرزندانشان هستند. نباید انتظار داشت که به مسئولین وفادار بمانند. من شنیده ام که خیلی از بسیجی ها بخصوص فرماندهانشان وقتی به منزل می روند با بچه ها و همسرانشان مشکل دارند. آنها می پرسند: «چرا مردم را می کشید؟»»

ایدئولوژی آتشین

بسیجی ها ایدئولوگ های مخلوطی هستند. برخی بدنبال پول، برخی قدرت و برخی هم از خشونت لذت می برند. اما بسیاری از آنها هم اعتقادی واقعی دارند.

برخی که اخیرا مصاحبه شده اند گفته اند معتقدند برای بهبود زندگی بشر فعالیت می کنند: «ما می خواهیم جهان را تغییر دهیم، جهان و همه مردم را از استبداد نجات دهیم و تنها در مسیر خدا قرار گیریم.» این ایدئولوژی هم نقطه قدرت و هم نقطه ضعف بسیج است. با ادامه درگیری و کشمکش با اپوزوسیون شک و تردید هم بنظر می رسد به تدریج ظاهر می شود.

https://i0.wp.com/i25.tinypic.com/2rbyqep.jpg

نقطه عطف پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 هنگامی بود که ارتش دست از حمایت از شاه کشید. حاکمان جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از تکرار چنین سقوطی زحمات زیادی برای ایجاد یک کادر وفادار متشکل از بسیج و سپاه کشیدند. اما با جوش و خروش کشور حتی وفاداری چنین نیروهایی ممکن است زیر سوال برود.

–جان لاین-بی بی سی نیوز، خبرنگار تهران

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/08/090813_wmt-basij-loyalty.shtml

_________________________________________________________

عطیه رهبری به چماقداران
10 میلیون تومان وام سرکوب
50 هزار تومان دستمزد روانه

فرماندهان کودتای نظامی، برای ایجاد انگیزه در اعضای پایگا های بسیج به منظور سرکوب جنبش خیابانی، حقوق روزانه و وام بلاعوض (بخوانید هدیه) در نظر گرفته اند. به اعضای فعال بسیج که در به اصطلاح رزمایش های گردان های عاشورا شرکت کرده اند، 10 میلیون تومان وام بلاعوض داده شده و به ازای هر روز مقابله با جنبش، 50 هزار تومان دستمزد پرداخت شده است. همچنین، به اعضای عادی نیز 5 میلیون تومان وام بلاعوض (عطیه رهبری!) داده اند. پدر یکی از دوستان بنده از این عطیه رهبری برای خرید اتومبیل استفاده کرده اما در عملیات مردم کشی شرکت نکرده است؛ به تعبیر خودش:« به ریش احمدی نژاد خندیده است»!

یکی دیگر از دوستان نیز که خود نصاب ماهواره است، برای همین بهره‌مندی ها به عضویت بسیج درآمده و 5 میلیون تومان دریافت کرده است. این دوست ما می گوید: «بابا، پول 80-90 تا رسیوره! هر وقت قرار شد بریم مردم و بزنیم، یه جورایی می پیچونیم». ….

http://www.peiknet.com/1388/08mor/25/PAGE/31VAM.htm

_____________________________________________

نیویورک تایمز: نشانه هایی از کودتای نظامی توسط سپاه پاسداران در ایران

در این مقاله نیویورک تایمز به جایگاه سپاه پاسداران در ساختار حکومت ایران اشاره کرده است و نشانه هایی از قدرت آن را در سازماندهی سرکوب های بعد از انتخابات یادآور شده است و بیان داشته است که به عقیده بسیاری آنچه در این انتخابات رخ داده است کودتای نظامی سپاه بوده است. بر اساس مطالب مندرج در این مقاله …. سپاه در طی دوره ریاست جمهوری محمود بیش از 750 قرارداد تجاری بسته است که هیچ کدام در پارلمان ایران بررسی نشده است. همچنین سپاه کرسی های قابل توجهی در دولت و پارلمان ایران در اختیار دارد. ….

Abedin Taherkenareh/European Pressphoto Agency

Revolutionary Guards, right, in Tehran last month for a celebration of the president’s re-election

http://economistbalatarin.wordpress.com

____________________________________________

DW:

آقای خامنه‌ای …  متوجه شده که این سرکوب گسترده چقدر دارد ضربه‌ی حیثیتی به او می‌زند و از طرفی هم بهرحال افکار عمومی، ایشان را متهم ردیف یک این برخوردها می‌داند. ایشان بودند که بلافاصله بعد از انتخابات آمدند گفتند که کاندیداها باید مقابل آشوب‌های خیابانی به زعم ایشان بایستند و اگر این کار را نکنند، خونها به گردن آنها خواهد بود. در واقع ایشان بودند که آمدند و برای نخستین‌بار موضع گرفتند و مجوز سرکوب خونبار را صادر کردند.

…  همه چیز دارد توسط سپاه پاسداران کنترل می‌شود. تمام این بازجویی‌ها، شکنجه‌ها و برخوردها دارد توسط سپاه کنترل می‌شود و سپاه هم یک جزیر‌ه‌ی محصور و یک جعبه‌ی سیاه است که اساسا هیچ وقت حتا نهادهای دیگر جمهوری اسلامی نتوانستند از مسایل آن، از بودجه‌ی آن، از نحوه‌ی اداره‌ی بخش امنیتی آن اطلاعی داشته باشند.

آنهایی که دارند به این شیوه عمل می‌کنند، معلوم است که در قوه قضاییه هم با آقای مرتضوی هماهنگ هستند. آنها اساسا هدفشان این است که برخوردها هرچه ممکن شدیدتر و خشونت‌آمیزتر باشد، برای این که رعبی ایجاد بکند برای کسانی که ممکن است در روزها و هفته‌های آینده بخواهند به خیابان بیایند و اعتراض بکنند. هدف آنها این است و تبعات حیثیتی این مسئله برای نظام جمهوری اسلامی یا برای حکومت هم اصلا برایشان مهم نیست. ولی مشخص است که به حدی زیاده‌روی کرده‌اند که در داخل نظام نگرانی‌های زیادی را برانگیخته‌اند، نگرانی‌هایی که شما نمی‌توانید خیلی هم مطمئن باشید که از باب مثلا رعایت حقوق فردی است. خیر! از باب مصالح کل حکومت است

http://www.dw-world.de/dw/article/0,,4524194,00.html

———————————————–

هفته نامه اکونومیست چاپ لندن در شماره 1 اوت به بررسی شرایط سیاسی جاری ایران و وضعیت محمود احمدی نژاد پرداخته است.

اکونومیست می نویسد :

… پشتیبانی مستمر آقای خامنه ای از ضربه پذیری محمود احمدی نژاد کاسته و علاوه براین، گفته می شود مجتبی خامنه ای، پسر رهبر جمهوری اسلامی که در بازی قدرت دست دارد و ظاهرا در صدد به ارث بردن مقام پدر است، کاملا از محمود احمدی نژاد حمایت می کند و به این ترتیب، رئیس جمهوری همچنان از طرفداری متحدان نیرومندی برخوردار است.

——————————

احمدی نژاد راننده -رهبر چرخ یدکی کودتا

… احمدی نژاد و هم دیگر عوامل و فرماندهان کودتا به خوبی می دانند که رهبر دیگر نه راه پس دارد و نه راه پیش. او فردای انتخابات 22 خرداد کودتای انتخاباتی را با بیانیه ای که بنام وی خوانده شد تائید کرد و سپس در دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی و نماز جمعه تهران احمدی نژاد را پیروز انتخابات اعلام کرده است. بنابراین، احمدی نژاد می داند که رهبر نمی تواند علیه وی موضع بگیرد و چاره ای جز ادامه حمایت از هر تصمیمی که کودتاچی ها می گیرند ندارد. هر موضعی خلاف تصمیم احمدی نژاد، در عمل موضع گیری علیه خود وی از آب در می آید و موقعیت رهبری را بیش از پیش در میان فرماندهان نظامی تضعیف می کند. و این درحالی است که  در میان روحانیون و مردم هم که دیگر پایگاهی ندارد.

ما با این واقعیت روبرو هستیم. یعنی تبدیل رهبر به چرخ پنجم ماشینی که راننده اش احمدی نژاد و سرنشینانش کودتاچی ها هستند و رهبر نقش چرخ یدکی را دارد. یعنی هرجا ماشین پنجر شد از او برای ادامه حرکت استفاده خواهند کرد.

این ماشین در جاده تثبیت کودتا پیش می رود. به سمت خشن تر کردن وزارت اطلاعات، کشتار در زندان، نابودی تمام مخالفان ومنتقدان و سپس مصالحه با امریکا و اسرائیل….

http://www.peiknet.com/1388/08mor/05/PAGE/33CHARKH.htm

__________________________________________

گزارشی از نشریه «تایمز» 13 اوت – ترجمه پیک نت

ایران در انتظار

کودتای دوم و حذف احمدی نژاد

یکی از مشاوران نیروهای اپوزیسیون که روابطی نزدیک به رهبری سپاه دارد، می گوید که حداقل پنج فرمانده سپاه که از هواداران اصلاح طلبان قلمداد می شوند پس از انتخابات دستگیر و تاکنون در حبس خانگی بسر می برند. این تصفیه ها، در درون نیروهای امنیتی و سپاهی قدرت را کاملا در اختیار فرمانده هان ارشد سپاه قرار خواهد داد. فرماندهان سپاه انگیزه و علائق مالی بسیاری در حفظ مشی تندروی رژیم و در نتییجه انزوای بیشتر ایران از غرب دارند. بنا به تحقیقات رسمی سپاه فقط از انجام عملیات قاچاق در کشور سالیانه 12 میلیارد دلار درآمد دارد.

اگرچه احمدی نژاد همیشه روابط نزدیکی با سپاه داشته است و 14 تن از 21 وزیر کابینه نخست او از اعضای سپاه بوده اند، اما موقعیت فعلی او به او گوشزد می کند که حالا نوبت اوست که وفاداری خود را به سپاه به نمایش بگذارد. اپوزیسیون ایران اکنون به این احتمال نیز می اندیشند که کودتایی همچون کودتای ژنرالهای پاکستانی علیه نخست وزیر «ذوالفقار علی بوتو» بوقوع بپیوندد. در پاکستان نیز پس از انتخابات بحث انگیز و اعتراضات وسیع خیابانی نسبت به تقلب در انتخابات، دادگاهی تشکیل شد که رای به اعدام نخست وزیر برگزیده داد و دولت او را با کمک نیروهای امنیتی سایه ساقط کرده و ژنرال ضیا الحق را برای یک دهه در راس کشور قرار داد. آیا ایران به همان راه خواهد رفت؟

سپاه سازمانی در سایه است که با 130 هزار عضو نه تنها به ارتشی موازی در ایران بدل گشته است، بلکه بخش های عمده اقتصاد ایران را به چنگ گرفته است. سپاه از کلینیک های دندانپزشکی گرفته تا نیروگاه های بحث انگیز هسته ای را در اختیار دارد. اما در هفته های اخیر مشخص گردید که این نیروی ویژه نظامی از آنچه در چنگ دارد راضی نیست و  قدرت را کاملا دو قبضه در ید خود می خواهد. سپاه که در ایران وسیعا بعنوان عامل اصلی حمله به معترضان سیاسی هفته های پس از انتخابات شناخته می شود، با رئیس جمهور شدن احمدی نژاد در سال 2005 قبضه قدرت را آغاز کرد و امروز احمدی نژاد را عروسک خیمه شب بازی خویش می داند. عروسکی که تحت نفوذ عده ای نیروهای امنیتی (موسوم به راست نو) قرار دارد که قصد دگرگون ساختن رژیم  را در عملیات نظامی دارند.

مانورهای سپاه این روزها کاملا آشکارا صورت می پذیرد: ازآن جمله حمله لفظی اشکار یدالله جوانی  از سران سپاه به خاتمی، موسوی و کروبی و درخواست دستگیری و محاکمه آنها و در همان روز طرح و نقشه حسین طائب و احمد سالک دو تن از فرمانده های سپاه در پخش اعترافات تلویزیونی مخالفان علیرغم مخالفت محسنی اژه ای و 20 تن از مقامات وزارت اطلاعات که منجر به اخراج همه آنها از این وزارتخانه شد که بنوشته حسن یونسی فرزند وزیر سابق اطلاعات چنین تصفیه ای در این وزارتخانه از بدو تاسیسش سابقه نداشته است.

سپاه در عین حال به پاکسازی درون خود نیز دست یازیده است. بنا به گفته یکی از مشاوران نیروهای اپوزیسیون که روابطی نزدیک به رهبری سپاه دارد، حداقل پنج فرمانده سپاه که از هواداران اصلاح طلبان قلمداد می شوند پس از انتخابات دستگیر و تاکنون در حبس خانگی بسر می برند. این تصفیه ها، در درون نیروهای امنیتی قدرت را کاملا در اختیار فرمانده هان ارشد سپاه قرار خواهد داد که باتشکیل جبهه ای متحد و تندرو، با هرگونه مصالحه ای با مخالفان و کشورهای غربی مخالفند. لذا سپاه پاسداران با نفوذترین نیرو در ایران است، با رهبرانی بسیار متحدتر از محافظه کاران سنتی که شاهد کشاکش های بسیاری بین احمدی نژاد و خامنه ای بوده اند.  فرماندهان سپاه انگیزه و علائق مالی بسیاری در حفظ مشی تندروی رژیم و در نتییجه انزوای بیشتر ایران از غرب دارند. بنا به تحقیقات رسمی سپاه فقط از انجام عملیات قاچاق در کشور سالیانه 12 میلیارد دلار درآمد دارد.

اگرچه احمدی نژاد همیشه روابط نزدیکی با سپاه داشته است و 14 تن از 21 وزیر کابینه نخست او از اعضای سپاه بوده اند، اما موقعیت فعلی او به او گوشزد می کند که حالا نوبت اوست که وفاداری خود را به سپاه به نمایش بگذارد. او در اولین قدمش برای انتصاب رحیم مشایی بعنوان مشاورش با مخالفت شدی سپاه مواجه شد که در بیانیه ای شدیدالحن آینده او را منوط به اطاعت از ولایت فقیه نموده بودند. بسیاری از اصلاح طلبان اگر چه اعتقاد دارند که سپاه سناریوی اتفاقات اخیر ایران را نوشته است و در همین رابطه به مقاله ای منتشره در نشریه سپاه (صبح صادق) اشاره می کنند که چهار روز قبل از انتخابات خبر از وقوع انقلاب سبز داده و نوشته بود که سپاه اجازه نخواهد داد اپوزیسیون به قدرت بازگردد، با اینحال بسیاری از مخالفان از اینکه سپاه برای کل عملیات تهاجم به مخالفان برنامه ای از پیش تعیین شده داشته در شک و تردید بسر می برند.

اپوزیسیون ایران اکنون به این احتمال نیز می اندیشند که کودتایی همچون کودتای ژنرالهای پاکستانی علیه نخست وزیر «ذوالفقار علی بوتو» بوقوع بپیوندد. در پاکستان نیز پس از انتخابات بحث انگیز و اعتراضات وسیع خیابانی نسبت به تقلب در انتخابات، دادگاهی تشکیل شد که رای به اعدام نخست وزیر برگزیده داد و دولت او را با کمک نیروهای امنیتی سایه ساقط کرده و ژنرال ضیا الحق را برای یک دهه در راس کشور قرار داد. آیا ایران به همان راه خواهد رفت؟

http://www.peiknet.com/1388/08mor/24/PAGE/36HAZF.htm

__________________________________

۵۱ درصد سهام شرکت مخابرات ايران برای سپاه

جمعه 6 شهریور 1388

روزنامه‌ی «تهران امروز» در شماره‌ی روز چهارشنبه، ۴ شهريور، خبر داد، احتمال خريد سهام شرکت مخابرات از سوی «بنياد تعاون سپاه» جدی شده است. سهام شرکت مخابرات ايران روز ۱۸ شهريور در بورس تهران عرضه خواهد شد و بنابر گزارش «تهران امروز»، خريدار سهام عمده‌ی آن نيز از هم‌اکنون تقريبا مشخص شده است.

….

در ميان فهرست خريداران شرکت مخابرات، «بنياد تعاون سپاه»، «شرکت سرمايه‌گذاری مهر اقتصاد ايرانيان» و «شرکت سرمايه‌گذاری تامين اجتماعی (شستا)» ديده می‌شوند، اما براساس گزارش «تهران امروز»، از همين حالا قطعی‌ست که خريدار اصلی سهام مخابرات «بنياد تعاون سپاه»، وابسته به سپاه پاسداران ايران است. اگر اين معامله صورت گيرد، سپاه مالک ۵۱ درصد سهام شرکت مخابرات خواهد بود.

«شرکت سرمايه‌گذاری مهر اقتصاد ايرانيان» که نامش در فهرست خريداران آمده، متعلق به «موسسه مالی و اعتباری مهر» است که در اختيار بسيج سپاه پاسداران است. اين شرکتِ وابسته به بسيج، در حال حاضر فعال‌ترين شرکت در بازار بورس است.

خصوصی‌سازی خصوصی

عرضه‌ی سهام شرکت مخابرات ايران در چارچوب اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی صورت می‌گيرد که بر اساس آن شماری از شرکت‌های تحت کنترل دولت به بخش‌ خصوصی واگذار می‌شوند. اما اين تنها صورت مسئله است. به نوشته روزنامه‌ی «تهران امروز»، با وجود گذشت ۴ سال از ابلاغ سياست‌های کلی اجرای اصل ۴۴، اگر سهام شرکتی هم واگذار شده، اين واگذاری به نحوی بوده که اين شرکت‌ها در نهايت در اختيار همفکران دولت قرار گيرند. به‌عنوان مثال می‌توان به واگذاری سهام شرکت صدرا (شرکت صنايع دريايی ايران) به «قرارگاه خاتم» و «شرکت توسعه سرمايه‌گذاری» اشاره کرد که هر دوی اين شرکت‌ها وابسته به سپاه پاسداران هستند.

…  «بنياد تعاون سپاه» در سال ۱۳۶۷ تاسيس شد و اکبر غمخوار و محسن رفيق‌دوست از مهم‌ترين مديران اين بنياد در دهه ۷۰ بودند. موسسه صندوق پس‌انداز و قرض‌الحسنه انصارالمجاهدين (موسسه مالی اعتباری انصار) نيز وابسته به اين بنياد است.

به نوشته تهران امروز، «بنياد تعاون سپاه» هم‌اکنون ۴۵ درصد سهام گروه بهمن، چهار درصد سهام گروه سايپا و ۲۵ درصد سهام پتروشيمی کرمانشاه را در اختيار دارد.

همچنين اين بنياد در بورس بسيار فعال بوده و سهام برخی شرکت‌های بورسی چون شرکت «باما» را خريداری کرده است. از جمله شرکت‌های معروفی که صد‌در‌صد سهام آنها متعلق به بنياد تعاون سپاه است می‌توان به شرکت «کشت و صنعت شاداب خراسان»، شرکت «خدمات هوايی پارس» و صنايع غذايی «مائده» اشاره کرد.

انتقال مخابرات از دولت به سپاه

روزنامه تهران امروز در ادامه‌ی گزارش خود نوشته است، «در صورت درست‌بودن و قطعی‌بودن خريد سهام شرکت مخابرات توسط يکی از شرکت‌های زيرمجموعه سپاه، می‌توان گفت که دولت مخابرات را به‌عنوان يک بخش حياتی به همراه‌ترين نهاد نزديک به خود واگذار می‌کند. چنان‌چه اهميت در دست‌داشتن مخابرات برای دولت طی ماه‌های گذشته کاملا مشخص شد و بر اين اساس نمی‌توان خوش‌بين بود که دولتی‌ها به اين راحتی يکی از مهم‌ترين شرکت‌های زيرنظر خود را به بخش خصوصی غيروابسته به دولت واگذار کنند.»

شرکت مخابرات ايران در سال ۱۳۵۰ با سرمايه‌ای بالغ بر پنج ميليارد ريال تاسيس شد. به نوشته‌ی تهران امروز، در حال حاضر ميزان سرمايه اين شرکت برای واگذاری در بورس، به بيش از سه‌و‌نيم ميليارد دلار رسيده است. بيش از ۴۷ هزار نفر در اين شرکت و زيرمجموعه‌های آن شاغل هستند.

نقطه‌ی عطف در فعاليت‌های اقتصادی سپاه

مهدی کروبی زمانی که رئيس مجلس ششم بود اعلام کرد، سپاه پاسداران ۶۰ اسکله غيرمجاز در جنوب کشور ايجاد کرده است.

همان زمان علی قنبری نماينده مجلس ششم نيز به صراحت گفت: «متاسفانه يک‌سوم واردات کشور از طريق بازارهای غيرقانونی، اقتصاد زيرزمينی و اسکله‌های غيرمجاز صورت می‌گيرد.»

در نخستين سال رياست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، مجموعه‌ای از پروژه‌های مرتبط با ميدان گازی پارس جنوبی، بدون مناقصه، به قرارگاه خاتم‌، وابسته به سپاه واگذار شد که ارزش آنها حدود ۷ ميليارد دلار تخمين زده می‌شود.

روزنامه‌ی «اعتماد ملی» در شماره ۱۲ مرداد ۱۳۸۷ خود نوشت، حضور سپاه در فعاليت‌های اقتصادی در ماه‌های اخير به نقطه‌ی عطف کم‌سابقه‌ای رسيده است. به نوشته‌ی اين روزنامه، ناظران بورس تهران هر روز شاهد جابه‌جايی حجم قابل توجهی از سهام از سوی فعالان حقوقی زير مجموعه سپاه پاسداران هستند.

بنابراين گزارش، فعال‌ترين شرکت‌های وابسته به سپاه در بورس تهران «مهر اقتصاد ايرانيان» است. خريد سهام شرکت‌های «تايدواتر»، «گروه خودروسازی بهمن»، «آذراب»، «توسعه معادن روی» و «تراکتورسازی تبريز» از معاملات پرحاشيه در ماه‌های اخير در بورس بوده است.

-______________________________________________

بازداشتگاه مخفی سپاه در اتوبان تهران قم

فرماندهی انتظامی،پلیس امنیت تهران،ستاد مشترک سپاه،ساختمان حفاظت اطلاعات سپاه،لشگر 27 محمد رسول الله سپاه،لشگر 10 سیدالشهدا،قرارگاه ثارالله تهران،قرارگاه های دفاعی روح الله،عاشورا،امام علی، نواحی مقاومت شرق،جماران،ناحییه قدس،مقداد،ابوذر و برخی گردان ها ئ تیپ های ویژۀ سپاه) به امید روزی که مسئولین این نهادها سر عقل آمده و کلید این اماکن را که وظیفۀ اصلیشان تامین امنیت جان، مال و ناموس مردم است نه گرفتن آنها،به افراد صالح تحویل دهند که در غیر این صورت دیر نیست که این ساختمان ها در آتش خشم مردم قهرمان ایران خواهد سوخت.از آنجایی که بسیار تلاش کردیم دفتر انصار حزب الله ،مقر لباس شخصی های چماق دار را بر روی نقشه مشخص نماییم و به دلیل فشردگی منازل اطراف امکانش نبود لذا آدرس دقیق آن را به استحضار مردم می رسانیم(تهران، خيابان دوازده فرورودين جنوبي، خيابان شهيد كمالزاده شرقي، پلاك 35) در نگاه اول تصور میگردد که دوربین های زیادی در آنجا تعبیه شده است اما تمام دوربین ها قاب خالی هستند و فاقد هرکونه سیستم ضبط،اما درب ورودی دارای دوربین می باشد<

با احترام به استحضار مردم قهرمان ایران می رسانیم از آنجایی که پس از فرمان خامنه ای مبنی بر تقویت یگان رزم بسیج نیروی مقاومت در نیرویی زمینی سپاه تلفیق شد و تماما یگان رزم بسیج تحت کنترل و هدایت نیروی زمینی سپاه قرار دارد نیروی مقاومت بسیج در 2 لشگر 27 محمد رسول الله و لشگر 10 سیدالشهدا با نام های سپاه محمد رسول الله و سیدالشهدا تهران فعالیت می نمایند। درقسمتی از جریانات اخیر و سرکوب گسترده مردم در تهران،لشگر 27 پشتیبانی قبل و بعد از عملیات ها را بر عهده داشته است به همین روی طبق اطلاع موثق بازجویی و نگهداری دستگیر شدگان مربوط به تهران و برخی دستگیرشدگان خاص به دستور سازمان حفاظت اطلاعات ستاد مشترک سپاه به دلیل رعایت برخی موارد و اصول حفاظتی به حومه تهران انتقال داده شده 2 تصویر فوق مربوط به تیپ 3 رمضان وابسته به لشگر 27 محمد رسول الله می باشد که در جاده تهران-قم حدود 3 کیلومتر پایین تر از شهرک سینمایی واقع شده است। این مقرها به فاصله 2 کیلومتری از یکدیگر واقع شده اند و مطابق اطلاعات دقیق حدود 170 نفر در حال حاضر در آنها بازداشت می باشند। این مقرها مجهز به تجهیزات شکنجه سفید و ابزار بازجویی فنی و حرفه ای می باشند همچنین برای مرگ های احتمالی ناشی از شکنجه و بازجویی ها در این 2 محل سردخانه نیز در نظر گرفته شده است همچنین این مقرها به دلیل گستردگی مکانی دارای زیر زمین های بزرگی می باشند که اگر شخصی از اتوبان همجوار به آن مقرها نگاه کرد متوجه گستردگی فعالیت های این مجموعه نشود و در ظاهر یک مقر نظامی کوچک قلمداد می گردد این بازداشتگاه ها شخصا تحت هدایت و نظارت سردار عبدالله عراقی فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران می باشد که تصویر آن را نیز قرار داده ایم تا مردم قهرمان ایران با چهره این دیو سیرتان بیش از پیش آشنا شوند

سعی بر این است تا ساختمان های نهادهای سرکوب را یکی پس از دیگری به روز شده شناسایی و بر روی نقشه جهت آشنایی مردم مبارز و هرگونه بهره برداری منتشر نماییم تلویحا چند ساختمان را که این نهادها در این ایام به شدت مردم را سرکوب نموده اند را منتشر نماییم از آنجایی که قابلیت انتشار تمامی این تصاویر در این تارنما میسر نمی باشد لذا تصمیم گرفتیم به معرفی چند آدرس در اینجا بسنده کنیم البته سعی نمودیم ساختمان های دیگر مربوط به یگان های سرکوب سپاه و ناجا را تا حد توان در تهران بر روی ویکی مپیا مشخص نماییم که مردم به راحتی تنها با تایپ نام نهاد سرکوب به آدرس دقیق آنها دست پیدا نمایندَ مانند( فرماندهی انتظامی،پلیس امنیت تهران،ستاد مشترک سپاه،ساختمان حفاظت اطلاعات سپاه،لشگر 27 محمد رسول الله سپاه،لشگر 10 سیدالشهدا،قرارگاه ثارالله تهران،قرارگاه های دفاعی روح الله،عاشورا،امام علی، نواحی مقاومت شرق،جماران،ناحییه قدس،مقداد،ابوذر و برخی گردان ها ئ تیپ های ویژۀ سپاه) به امید روزی که مسئولین این نهادها سر عقل آمده و کلید این اماکن را که وظیفۀ اصلیشان تامین امنیت جان، مال و ناموس مردم است نه گرفتن آنها،به افراد صالح تحویل دهند که در غیر این صورت دیر نیست که این ساختمان ها در آتش خشم مردم قهرمان ایران خواهد سوخت.از آنجایی که بسیار تلاش کردیم دفتر انصار حزب الله ،مقر لباس شخصی های چماق دار را بر روی نقشه مشخص نماییم و به دلیل فشردگی منازل اطراف امکانش نبود لذا آدرس دقیق آن را به استحضار مردم می رسانیم(تهران، خيابان دوازده فرورودين جنوبي، خيابان شهيد كمالزاده شرقي، پلاك 35) در نگاه اول تصور میگردد که دوربین های زیادی در آنجا تعبیه شده است اما تمام دوربین ها قاب خالی هستند و فاقد هرکونه سیستم ضبط،اما درب ورودی دارای دوربین می باشد

انتشار از:

http://www.iranglobal.info/I-G.php?mid=2-52888

08/23/2009 Posted by | 13- سركوبگران رژيم, 15- از همه جا ..., 22944538 | بیان دیدگاه

اعتراض به کودتا

پارلمان‌نیوز:

هاشمیان: به خاطر فشارهای عده‌ای اوباش، خاتمی و ناطق نوری نمی‌توانند در حرم امام سخنرانی کنند!

جعفری به قبه‌های نظامی‌اش بیش از اندازه مغرور شده و باید تحت تعقیب قرار گیرد!

پارلمان‌نیوز: رییس فراکسیون خط امام (ره) با انتقاد شدید از ادعای مطرح شده توسط سرلشگر جعفری، به دفاع از آیت الله موسوی خوئینی‌ها و بهزاد نبوی پرداخت و خواستار تحت تعقیب قرار گرفتن او توسط دادستانی نیروهای مسلح شد و گفت:« این اظهارات در در راستای امام زدایی قابل تعبیر است»، او همچنین خبر از استعفای برخی از سپاهیان به دلیل دخالت‌های اخیر سپاه در سیاست داد.

حجت الاسلام والمسلمین حسین هاشمیان در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، در پاسخ به سئوالی درمورد لغو مراسم شب‌های احیا در مرقد امام راحل اظهار داشت:«به خاطر فشارهایی که عده‌ای اوباش می‌آورند یاران امام از جمله ناطق نوری و خاتمی نمی‌توانند در حرم امام و در کنار او در شب‌های احیا سخنرانی کنند و این حرکتی در راستای امام زدایی است که متاسفانه شروع شده است.»

از صحبتهای بی‌ادبانه جعفری متاسفم

وی با اشاره به ادعاهای اخیر فرمانده سپاه گفت:« از صحبتهای بی‌ادبانه جعفری متاسفم و این سخنان نابجا که برخلاف قانون بود هم نیز در راستای امام زدایی قابل ارزیابی است.»

نماینده مردم رفسنجان با تاکید براینکه فرمانده سپاه حق نداشته است، چنین اظهاراتی را مطرح کند گفت:«آقای موسوی خوئینی‌ها که آقای جعفری از او نام برده است در این کشور دادستان بوده است، بهزاد نبوی کسی است که در مقابل منافقین در زندان برای تثبیت رهبری امام (ره) ایستادگی کرد.»

آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها محور و مبنای انقلاب دوم بود

وی یادآور شد:«در تسخیر لانه جاسوسی که امام آن را انقلاب دوم نامیدند، آیت‌الله محمد موسوی خوئینی‌ها محور و مبنا بود و حالا برخی تخریب محورها و مبانی انقلاب را در دستور کار خود قرار داده‌اند.»

یادآوری ستایش شهید رجایی از بهزاد نبوی

هاشمیان که سابقه  نمایندگی در ادوار مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد، تصریح کرد:« زمانیکه شهید رجایی، بهزاد نبوی را برای عضویت در کابینه خود به مجلس معرفی کرد در ستایش او گفت با اینکه منافقین همه را در زندان بایکوت کرده بودند و مخالف رهبری امام (ره)بودند، بهزاد نبوی برای تثبیت رهبری امام ایستادگی و مبارزه کرد.»

وی افزود:« ناطق نوری كه عمر خود را برای استحكام پایه‌های نظام و تثبیت ولایت فقیه صرف كرد و از استقبال تا ارتحال، لحظه‌ای از كنار امام فاصله نگرفت، امروز در محدودیت قرار دارد و این از شگفتی‌های دوران است.»

رییس فراکسیون خط امام(ره) گفت:«ما دلبسته به نهاد سپاه هستیم و سزاوار نیست که فرمانده سپاه با اظهارات خود این نهاد مقدس را بد نام کند.»

وی با بیان اینکه اظهارات سردار جعفری خلاف صریح نظرات امام (ره)درعدم دخالت نظامیان در مسایل سیاسی است، گفت:«این اظهارات در راستای امام زدایی قابل تعبیر است و او حق نداشته بعنوان یک نظامی وارد مسایل سیاسی شود.»

سردار جعفری حتی نمی‌داند که ولایت فقیه چیست

هاشمیان با اشاره به بخش دیگری از اظهارات فرمانده سپاه در مورد مهدی هاشمی گفت:« آن زمان که مهدی هاشمی دست در دست مادرش از این زندان به آن زندان برای ملاقات پدر می‌رفت، آقای جعفری کجا بود؟»

نماینده مردم رفسنجان تاکید کرد:« سردار جعفری حتی نمی‌داند که ولایت فقیه چیست آن وقت به خود اجازه می‌دهد در این مسایل وارد شود و اظهار نظر کند.»

استعفای برخی از سپاهیان به دلیل دخالت سپاه در سیاست

وی تاکید کرد:«حرکات سران سپاه و دخالت آنها در سیاست آثار سوء در بدنه سپاه به جا گذاشته به نحوی که بر اساس اطلاعات ما برخی در سپاه می‌خواند استعفا دهند و قصد دارند از این نهاد جدا شوند و این جای تاسف دارد.»

دادستان نیروهای مسلح جعفری را تحت تعقیب قرار دهد

هاشمیان خاطر نشان کرد:«از دادستان نیروهای مسلح می‌خواهم جعفری را تحت تعقیب قرار دهد، چرا که او بیش از اندازه به قبه نظامی‌اش مغرور شده و باید حدود فعالیت نظامی‌اش مشخص شود.»

تاریخ انتشار: ١٥ شهريور ١٣٨٨

ساعت: ١٤:٢٦
________________________________
سه شنبه ۳ شهريور ۱۳۸۸

در اعتراض به فشارهای بازجویان

هنگامه شهیدی اعتصاب غذا کرد

هنگامه شهیدی، روزنامه نگار و عضو حزب اعتماد ملی که از 55 روز پیش در بند 209 زندان اوین زندانی است در اعتراض به رفتار بازجوها، دست به اعتصاب غذا زده است.

این روزنامه نگار که سابقه همکاری با بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب را دارد از 3 روز پیش و بعد از 50 روز از سلول انفرادی به سلولی دو نفره دربند 209 زندان اوین منتقل شده. او روز شنبه در تماسی با خانواده اش خبر انتقالش به سلولی دو نفره را داده است. به گفته خانواده شهیدی، صدای هنگامه در تماس های تلفنی بسیار خسته و بیمار بودکه این نشان از فشارهای زیادی است که به این روزنامه نگار وارد می شود.
از سوی دیگر یک منبع آگاه روز گذشته به «روز» گفت که هنگامه شهیدی به شدت تحت فشار است تا به دروغ به روابط غیراخلاقی اعتراف کند و چون حاضر به چنین اعترافی نشده مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. به گفته این منبع آگاه، هنگامه شهیدی در اعتراض به این برخورد ها، رفتار بازجوها و نوع سوالات آنها دست به اعتصاب غذا زده است. خانواده او به شدت نگران وضع روحی و جسمی فرزندشان هستند که دچار بیماری قلبی و افت فشار خون است
پیش از این اخباری منتشر شده بود مبنی بر اینکه شهیدی را تا پای چوبه دار برده اند.

این منبع آگاه تاکید کرد:  هنگامه را بارها تهدید به اعدام کرده اند و تحت فشار روحی و روانی شدیدی است. از سوی دیگر تاکنون دادگاه، وکالتنامه وکیل هنگامه را نپذیرفته و وکیل هنگامه نیز از وضعیت او و پرونده اش هیچ خبری ندارد.
این منبع آگاه افزود: با وجود انتقال هنگامه به سلولی دو نفره بازجویی او هنوز تمام نشده است. هنگامه شهیدی بعد از انتخابات 22 خرداد به همراه تعداد زیادی از چهره های سرشناس سیاسی و روزنامه نگاران بازداشت شده و تاکنون فقط یک بار با خانواده خود ملاقات کرده است.

http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/august/25//-cd7386bde9.htm

_______________

اتحاد در برابر کودتا

صدها چهره سیاسی، فعال مدنی و روزنامه‌نگار با ارسال نامه‌ای برای مراجع تقلید و آقایان هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی از آنها خواستند در برابر کودتاچیان مقاومت کنند و به اقدامات عملی رو بیاورند. متن کامل این نامه مهم را در ادامه بخوانید:
إنا لله وإنا إليه راجعون

خدمت مراجع عظام تقلید در قم و آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی

در روزهایی که مردم شریف و دلیر ایران برای اعاده‌ی حقوق حقه‌ی خویش با رساترین نداها و نجیبانه‌ترین رفتارها به خیزش برخاسته‌اند، در کمال تاسف و شرم‌ساری شاهد آن هستیم که برخی نشستگان بر مسند قدرت نظام برآمده از انقلاب آزادی‌خواهانه‌ی همین مردم در سال 1357، با تمام قوا و توان به مقابله با ملت شهیدپرور ایران برخاسته‌اند.

آن‌چه در 60 روز گذشته بر سر این ملت رفته، یورش به خوابگاه‌های دانشجویی و خانه‌های مردم، خون‌های پاک ریخته شده در خیابان‌ها، جنایت‌های رخ‌داده در بازداشت‌گاه‌هایی چون کهریزک و بازداشت گسترده‌ی فعالان خوش‌نام سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جمع کثیری از شهروندان ایران زمین بی‌تردید بخشی از سیاه‌ترین برگ‌های تاریخ کشور ماست و به همین سبب مردم ایران از مراجع دینی و نخبگان سیاسی خود به حق انتظار دارند تا «تمام توان» خود را برای خدمتی تاریخی به کشور به کار ببندند و هم‌چنان که در طول تاریخ پشتیبان ملت بوده‌اند، این بار نیز «رسالت» خویش را به انجام رسانند.

خوش‌بختیم که این انتظار بی‌مناسبت نبوده و در این هفته‌ها مراجع عظام تقلید و شخصیت‌های سیاسی تاثیرگذار کشور، با سخنان و بیانیه‌هایی درخور توجه نشان داده‌اند که هم‌راه و هم‌گام با مردم شریف خود هستند و تن به خواسته‌های نامشروع بخش تمامیت‌خواه حاکمیت نمی‌دهند.

آقایان؛

اما این کافی نیست! آن‌چنان که شاهد هستید، کودتاگران علیه جمهوریت نظام نه‌تنها با وجود مقاومت تحسین‌آمیز ملت ایران از ادامه‌ی این مسیر ویران‌گر دست نکشیده‌اند که هر روز بیش از گذشته خط و نشان می‌کشند و بازی‌ها و نمایش‌های تازه‌ای را برای مایوس ساختن مردم به‌راه می‌اندازند تا از این ره به خواست بنیادین خود دست یابند. ما نگرانیم که اگر این مسیر پیموده شود، آن‌گاه نه تاکی باقی بماند و نه تاک‌نشانی که مراجع عظام تقلید و نخبگان سیاسی کشور بر آن تکیه زنند.

این روزها نیز می‌بینیم، به جای محاکمه‌ی کسانی که علیه جمهوریت نظام و رای مردم دست به کودتا زدند و در پی ایستادگی ملت از خون‌ریزی ابایی نداشتند، چهره‌های شناخته‌ی شده، دلسوز و معتقد سی سال گذشته‌ی کشور را به هم‌راه دیگر شهروندانی که گناهی جز پاسداری از جمهوریت نظام، قانون اساسی و رای خود ندارند، به دادگاهی نمایشی کشانده و پس از 50 روز بازداشت در شرایطی ویژه به اعتراف علیه خود، دوستان، شخصیت‌های ملی و جنبش سبز مردم وادار کرده‌اند.

ما نیز چون شهروندان دیگر این مرز و بوم این اعترافات را «بی‌ارزش و بی‌اعتبار» و تکرار سناریوهای هرگز پذیرفته نشده‌ی پیشین می‌دانیم که در باور هیچ عقل سلیمی نمی‌گنجد اما از آن سو به‌شدت نگران هستیم که روند برنامه‌ریزی شده‌ی کنونی از سطح چند روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی و اجتماعی فراتر رفته و آشکارا مقام‌های شناخته شده‌ی پیشین را هدف قرار می‌دهد و نشان‌گر آن است که اگر در همین جا متوقف نشود، دیری نخواهد پایید که دیگر هیچ کس از تیررس تمامیت‌خواهان مصون نخواهد بود و چه بسا در آینده، مراجع تقلید و روسای نهادهای انقلابی و دیگر چهره‌های ملی کشور نیز متهم به «براندازی نرم» و «کودتای مخملین» شوند!

آقایان؛

مدارا با قانون‌شکنان و کودتاگران علیه قانون اساسی و جمهوری اسلامی ، کافیست! در همین نقطه باید پیش‌روی اقتدارگرایان متوقف شود تا کشور از ویرانی نجات یابد. در این راه، در غیبت تدبیر عالیه، تنها شما هستید که می‌توانید با هم‌دلی و «اتحاد» و بهره جستن از تمامی امکان‌ها و ابزارها، مردم را تا پیروزی در جنبش سبز هدایت و راهبری و رسالت خویش را در قبال میهن، مردم، انقلاب و اسلام ادا کنید.

ما و مردم ایران چشم به راه گذر از نامه و بیانیه و سخنرانی و «اقدام عملی» تمامی مراجع عظام تقلید و آقایان هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و دیگر چهره‌ها و شخصیت‌های دلسوز کشور هستیم. در تاریخ ایران نمونه‌های اقدام‌های عملی متحد مراجع تقلید و روحانیون و شخصیت‌های سیاسی و چهره‌های ملی در دسترس است و می‌توان به گام‌های تاریخی زمان مشروطه یا جنبش ملی شدن صنعت نفت چونان نمونه‌های موفق و آزمایش شده نگریست. یا باید همین امروز اقدام فرمایید و یا هیچ‌وقت دیگری برای رسالت دین خود نخواهید یافت.

……………..

یکشنبه 1 شهریور 1388http://news.gooya.com/politics/archives/2009/08/092592.php

08/23/2009 Posted by | 05- ستادهاي خبري, 06- گزيده‌ها و خوانده‌ها | بیان دیدگاه

رذالت حامیان کودتا

به دختر جوان یک دستگیر شده اخیر هم رحم نکردند

۱۵ شهریور ۱۳۸۸

7733_1079531203157_1672592814_207755_3098893_nJavad

آسمان دیلی نیوز گزارش میدهد ؛ عاطفه امام، دختر ۱۹ ساله جواد امام به طرز وحشیانه ای در خیابان طالقانی توسط افراد ناشناس بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شد

ساعاتی پیش چند نفر مرد نا شناس، عاطفه امام فرزند ۱۹ ساله جواد امام عضو زندانی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را با هتاکی و در حالیکه چادر از سر وی کشیده بودند بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل نمودند.پس از این بازداشت وی در تماس کوتاهی به مادرش گفته است که با چشم بسته به محلی نامعلوم برده شده است و با این عنوان که لیاقت چادر ندارد چادر را از سرش کشیده اند.

از محل نگهداری و نهاد بازداشت کننده وی اطلاعی در دست نیست.

عاطفه امام را رها کنید !

رذالت های اینها به جایی رسیده که برای به حرف آوردن یک زندانی در بند که حاضر نیست به خواسته های غیر انسانی اینها تن بدهد ، دخترش را از خیابان می دزدند و بازداشت می کنند . پدر را به جرم ناکرده محبوس کرده اند و خانواده اش را مدت ها مرود آزار قرار داده اند و حال دخترش را نیز بازداشت کرده اند و چادر از سرش کشیده اند و به او توهین می کنند … لیاقت چادر را آنهایی ندارند که این مزدوران را در زیر چادرهایشان پرورش داده اند که امروز متفکران و اندیشمندان و مبارزین ایرانی را مورد حمله قرار دهند و سپس برای وادار نمودن آنها برای اعتراف به جرم های ناکرده فرزندانشان را به سرقت ببرند !

ننگ بر آنان که برای محقق کردن حقوقشان دست به هر جنایتی زدند … ننگ بر آنان که خانواده ها را محزون کردند و فرزندان و همسران را از دیدن عزیزشان محروم کردند … ننگ بر کسانی که تفکر را زشت انگاشتند و شکنجه و بازداشت و آزار مبارزین و خانواده هایشان را زیبا و ننگ بر ما اگر سکوت کنیم … دوستان وبلاگ نویس بنویسید و فشار بیاورید … نباید بگذاریم این شرایط ادامه پیدا کند … بازتاب دستگیری فرزند آقای امام باید آنقدر عمیق و بزرگ باشد که از تکرارش بترسند و عاطفه امام که تنها 19 سال دارد را آزاد کنند تا به آغوش خانواده اش بازگردد … نباید بگذاریم عاطفه امام در بازداشت باقی بماند … باید در حمایت از جواد امام و خانواده ی ایشان که خودش نیست تا به آنها دلگرمی دهد تلاش کنیم تا از خانواده اش حمایت و مراقبت شود … خوب به خاطر دارم که زمانی که نامه ی عاطفه امام به پدر دربندش را خواندم چقدر متاثر شدم که چرا باید پدری که فرزندش را اینچنین اندیشمند بار آورده امروز پشت میله های زندان باشد و حال امروز عاطفه امام هم دربند است … امروز ما باید برای جواد امام و عاطفه امام بنویسیم و از حقوق تضییع شده شان دفاع کنیم ! سکوت جایز نیست دوستان !

(http://naneveshte.wordpress.com/2009/09/06/atefeh-emam)

مصاحبه همسر جواد امام پس از بازداشت دختر 19ساله اش:

لیلی‌ سادات جلال زاده مادر عاطفه امام در گفتگویی با بی‌بی سی‌ درخواست کرد که به دنیا بگویید دختر من سالم بوده …

_________________________________

یکشنبه 15 شهریور 1388

متن بيانيه سانسور نشده و تکان دهنده زهرا باکری، خواهر شهيدان باکری

پارلمان‌نيوز: متن کامل  زهرا باکری خواهر شهيدان باکری. اين بيانيه امروز از طريق خانواده بزرگوار شهيدان باکری در اختيار کلمه قرار گرفت که بدين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم‌

اينجانب خواهر سه شهيد هستم. در زمان رژيم شاهنشاهی برادر بزرگم شهيد و برادر ديگرم به حبس ابد محکوم شد. دو برادر ديگرم نيز در حکومت جمهوری اسلامی به شهادت رسيدند .۳۰ سال از عمرم را در حکومت ستمشاهی و ۳۰ سال باقی را در جمهوری اسلامی سپری کردم.

در زمان رژيم شاهنشاهی که برادر بزرگم اعدام شد و برادر ديگرم در زندانهای قصر، اوين، عادل آباد شيراز، قزل قلعه و زندان اروميه زندانی بود ، ما و مردمی چون ما اين حق را داشتيم که با حقوق دانان بين المللی و نمايندگان سازمان عفو بين الملل و نمايندگان سازمانهای حمايت از زندانيان ديدار و در مورد زندانيانمان گفتگو کنيم ، ولی در حکومتی که به اسم حضرت علی(ع) و امام زمان مزين است، پدران و مادران و همسران زندانيان، حق ندارند از احوال آنان با خبر باشند و هيچ گونه اطلاعی، حتی در مورد محل بازداشت عزيزانشان به آنان داده نمی شود و خانواده ها حق بازگو کردن وضعيت بد زندانيانشان در زندانها را با هيچ مقام و مسوولی ندارند؟؟!!! آقايانی که در مصدر امور تکيه زده ايد کمی انصاف داشته باشيد و وضعيت زندانهای ستمشاهی ، که ظاهرا عده ای از شما آنها را ديده ايد ، را با وضع زندانهای مملکت اسلامی امروز مقايسه کنيد.

بعد از اعدام برادر بزرگم علی باکری، خانواده برای او مجلس ختم گرفت. مراسم هفتم و چهلم را هم دائی هايمان در تهران گرفتند . چند ماه بعد از اعدام برادرم من در آموزش و پرورش استخدام رسمی شدم، خواهر کوچک ترم در راس مديريت آموزشگاه عالی آموزش و پرورش استخدام شد ، برادرم مهدی در کنکور دانشگاه پذيرفته شد و نظام شاهنشاهی هيچ گونه مزاحمتی برای ما ايجاد نکرد. آيا واقعا امروز نيز اوضاع خانواده های قربانيان همين طور است؟!!

برادر من با بانگ الله اکبر به پای چوبه ی دار رفت، اما رژيم شاه برای اثبات حقانيتش از او استفاده نکرد. شما را به خاطر خدايی که نامش را به زبان داريد اما به گفته هايش عمل نمی کنيد ، کمی به خود آئيد و فکر کنيد رفتار شما با کداميک از قوانين بشری مطابقت دارد؟!!

برادرم مهدی باکری به دنبال برقراری حکومت عدل علی بود. شبهايی که شب نامه و اعلاميه به خانه می آورد تا به همراه ديگر برادران و خواهرانمان در خانه های اطراف پخش کنيم به من می گفت : خواهر من، حکومت عدل علی در ايران حاکم خواهد شد. تو ديگر نگران گرسنه خوابيدن بنده های خدا نخواهی بود، ديگر همسايه بی خبر از همسايه اش نخواهد خوابيد و هيهات که برادرانم و هزاران شهيد ديگر با اين آرزوها از همه چيز و همه کس خود گذشتند و امروز عده ای که از گذشتگان عبرت نمی گيرند يا قدرت به آنها اجازه نمی دهد که به خود آيند، با سوء استفاده از نام اسلام و شهدا با مردم هم وطنشان چه می کنند؟ مردمی که تا ديروز که قرار بود برای نمايش قدرت پای صندوقها بيايند انسانهايی باشعور بودند، ولی امروز که خواستار حقشان هستند ، خس و خاشاک و مزدور بيگانه شده اند. شرک را به حدی رسانده اند که يکی از آيات عظام می فرمايد:

اطاعت از رئيس جمهور اطاعت از خداست !!!!شما چطور نام خود را مسلمان گذاشته ايد؟!!شما با بت پرستان قبل از اسلام چه تفاوتی داريد؟!

برادران من، مهدی و حميد عاشق همسران و خانواده خود بودند . وقتی حميد به خانه می رسيد، احسان از شانه های پدرش پايين نمی آمد. هرگاه مهدی از جبهه بازمی گشت، ساعتها با خواهر زاده های خود بازی می کرد. اما با وجود اين علاقه، آنها عشقی والاتر به خدا و ميهن و اسلام واقعی داشتند که تمای عشق ها را تحت الشعاع قرار داد و باعث شد آنها از تمامی لذات دنيا دست بکشند….

و امروز شما بر روی خون آنها نشسته ايد و مزدوران باطوم به دستتان، به جرم طرفداری از کسی که در روزها و سالهای بحرانی کشور در پشت جبهه پدرانشان را حمايت کرده و صلاحيتش توسط شورای نگهبان تاييد شده است، بر سر فرزندان آنان می کوبند!!

مهدی و حميد و مهدی ها و حميد هايی که رفته اند هم سپاهی بودند. آنها بسيجی بودند. امروز عده‌ای بسيچی نما شيشه های در منزل خواهرم را شکستند، اما خوشبختانه موفق نشدند به داخل خانه بروند و مانند قوم مغول بزنند و بکشند و ببرند تا شايد اين گونه عقده‌ها و نفرت درونی خود را فرو بنشانند .

اما در مورد همسران برادرانم جملات نا مربوطی شنيده ام. شما اگر ذره ای شرم از مقام و خون شهيد داشتيد، امروز اين بی حرمتی ها را به همسران شهدا نمی کرديد . کسانی که تا قبل از اين بی عدالتی اخير حاکميت، با چنگ و دندان از اين حکومت حمايت کرده اند چطور يک شبه مستحق اين همه توهين شده اند؟! آنها شبها در خفا برای همسران خود گريسته اند تا کسی اشکهای آنان رانبيند، تا مثل حضرت زينب محکم و استوار باشند. آنوقت شما مقدس مآبان و تازه به دوران رسيده ها که باکری ها را نمی شناسيد، می گوييد همسرانشان ديگر باکری نيستند؟! شما که هستيد که چنين حقی به خود می دهيد؟!

من به عنوان بزرگ خانواده باکری به همسران برادرانم افتخار می کنم . همسر مهدی با خواهش خانواده باکری با فردی که ارزش و حرمت شهيد را می داند، ازدواج کرده است. ايشان از ابتدای ازدواجشان عکس مهدی را به ديوار خانه شان آويخته اند و با فرزندشان در مورد عمو مهدی حرف می زنند و فرزندشان از زمان تولد، مهدی را به عنوان عمو و انسانی والا شناخته است . آنوقت شما می گوييد چرا اسم باکری را دارند؟!

اما در موردهمسر حميد! شما مصداق واقعی ضرب المثل کافر همه را به کيش خود پندارد هستيد. آيا واقعا فکر می کنيد می توانيد هر کس را به هرکس که خواستيد نسبت دهيد؟!شرم از روز قيامت نداريد؟!البته شما در حدی نيستيد که اجازه ديدار با شهدا را بيابيد ، اما وای به حالتان که جوابی برای آنها نخواهيد داشت!

بعد از مراسم چهلم مهدی و حميد، من به عنوان بزرگ خانواده، به هر دوی آنها گفتم که ازدواج کنند و اين چيزی جز فرمان خدا نبود. همسر حميد با داشتن دو فرزند، جوانی و همه چيزش را صرف تربيت آنها کرد و خدا می داند که چه فشارهايی را به تنهايی به جان خريد تا فرزندانی صالح تربيت کند. فرزندان پاکی که شما از تهمت زدن به آنها هم ابايی نداريد . همسران برادرانم به حرمت زندگی کوتاهی که با برادر من داشته اند، نور چشم خانواده باکری هستند و خواهند ماند. خوشحالم که خانواده ما بدهی به شما ندارد. نه از حکومت کمکی دريافت کرده ايم و نه به موقعيتی چشم داشته ايم. نه سهم خواهی کرده ايم و نه سهمی خواهيم خواست. ( الحمد لله ) من وظيفه خود می دانستم که اين نامه را برای شادی روح شهيدانم بنويسم. باشد که برای آنها که آخرت را فراموش کرده و به خاطر قدرت کثيف مادی چشم به حقايق بسته اند، نيز تذکری باشد تا بندگی خدا بکنند و نه برده بنده خدا باشند….

زهرا باکری – خواهر شهيدان علی، مهدی و حميد باکری

_______________________________

کنار دیوار اوین:

یکشنبه 1 شهریور 1388

http://www.youtube.com/watch?v=_ocKlSQWCh8

موج سبز آزادی – خانواده های اسرای دریند، روزه اول ماه رمضان خود را کنار دیوارهای زندان اوین و در فراق عزیزانشان افطار کردند. پیش از 100 نفر از خانواده‏هایی که عزیزانشان اسیر حامیان کودتا هستند، با تجمع در مقابل زندان اوین با سردادن فریادهای الله‏اکبر، نسبت به ادامه این بازداشت‏های غیرقانونی اعتراض کرده و سپس همانجا روزه‏های خود را افطار کردند.

08/23/2009 Posted by | 14- فراموششون نکنیم | بیان دیدگاه

عاملان محاکمه شوند!

۱ شهریور ۱۳۸۸

آیت‌الله اسد‌الله بیات زنجانی:

آیت‌الله بیات زنجانی: اگر کسی مستقیماً و مباشرتاً در این قتل‌ها دست داشته باشد، باید قصاص شود آیت‌الله بیات زنجانی: اگر کسی مستقیماً و مباشرتاً در این قتل‌ها دست داشته باشد، باید قصاص شود

«عاملان قتل‌های اخیر قصاص شوند»

آیت‌الله اسد‌الله بیات زنجانی از مراجع تقلید شیعه خواستار «قصاص» کسانی شد که در قتل برخی از معترضان به نتیجه انتخابات دست داشته‌اند.

این مرجع تقلید گفت کسانی که «مستقیماً و مباشرتاً» در این قتل‌ها دست داشته‌اند، باید قصاص شوند، «مگر اینکه خانواده‌های داغ‌دیده رضایت بدهند» که در این صورت فرد خاطی باید از «اموال خودش دیه مرحومین» را پرداخت کند.

اطلاع دقیقی از تعداد کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات ایران در دست نیست. در حالی‌که مقام‌های دولتی مرگ تنها ۲۰ نفر را تائید می‌کنند، سازمان‌های مدافع حقوق بشر اعلام کرده‌اند تعداد کشته‌ها بیش از ۱۰۰ نفر است.

کمیته رسیدگی به وضعیت آسیب‌دیدگان حوادث اخیر که از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروبی راه‌اندازی شده، چندی پیش اعلام کرد که ۶۹ نفر در حوادث اخیر جان باخته‌اند.

آقای بیات زنجانی با انتقاد از برخورد‌های صورت گرفته با معترضان در دو ماه گذشته، خواستار عذرخواهی از مردم ایران به خاطر «توهین‌هایی» که به گفته وی در این مدت به آنها شده است، شد.

این سخنان روز پنجشنبه در دارالزهراى تهران بیان شده، اما روز گذشته(شنبه) در وب‌سایت شخصی آقای زنجانی انتشار یافته است.

او همچنین گفت که «هر چه زودتر، کسانى که آگاهانه یا ناآگاهانه خون عزیزان این سرزمین را ریخته‌اند، محاکمه شوند.»

به گفته این مرجع تقلید شیعه «در کشوری که ادعای امام زمانی بودن دارد، چرا اجازه مى‌دهیم که به راحتى آبروى انسان‌ها و افراد جامعه ریخته شود؟»

http://zamaaneh.com/news/2009/08/post_10208.html

___________________________________________

آیت‌الله جوادی آملی: نقش مردم

……

نقش مردم در حکومت اسلامی چیست؟

نخست باید روشن شود که نقش مردم در حکومت اسلامی چیست. نقش مردم در مقام اثبات و تحقق و اجرا، چه درباره اصل دین،‌چه درباره نبوت، چه درباره امامت بالاصل، و چه درباره نصب خاص، نقش کلیدی است؛ تا چه رسد به ولایت فقیه که نصب عام است. مردم اگر – معاذ الله – اصل دین را قبول نکردند، دین، نسیاً منسیا و فراموش شده می‌شود؛ اگر مردم نبوت را قبول نکردند، آن پیامبر مهجور می‌شود و اگر امامت امامی را قبول نکردند، آن امام مهجور می‌شود ولو آن که آن امام، همان حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) باشد. باید مقام ثبوت، ‌مروعیت، و حقانیت را از مقام اثبات، قدرت عینی و.. جدا کرد. اگر کشور بخواهد اداره شود، تا مردم نخواهند و حضور نداشته باشند، نه نبوت، نه امامت، نه نیابت خاص، نه نیابت عام، هیچ یک در خارج متحقق نمی‌شود. کشور با صرف رأی علمی اداره نمی‌شود و در مقام اجرا، کار کلیدی در دست مردم است. حکومت اسلامی نیز حکومت سلطه و تحمیل نیست؛ اگر جبر و سلطه باشد، می‌شود همان حکومت باطل اموی و مروانی که پس از مدتی هم از بین خواهد رفت.

ولایت فقیه،  جزء اصول دین یا  جزء اصول مذهب نیست!!

….  متفکران اسلامی اگر ولایت فقیه را به عنوان یک مسأله کلامی مطرح کرده‌اند، بر اساس نیابت فقیه از امام معصوم (علیه‌السلام) است، نه این‌که خود ولایت فقیه، در حد توحید و نبوت و معاد، جزء اصول دین یا در حد امامت، جزء اصول مذهب باشد.

….

صرف ثبوت ولایت فقیه و وجوب ایمان قلبی به آن و لزوم تعهد عملی برابر آن، ‌موجب نمی‌شود که این حکم همتای حکم توحید، نبوت، معاد، و مانند آن باشد.

…  اگر در علم فقه، مجتهدی ادله فقهی را در وجوب اطاعت از ولی فقیه کافی و تمام نمی‌داند، اطاعت از ولی فقیه بر او واجب نیست؛ اگرچه او نمی‌تواند کاری که موجب اختلال نظام جامعه است، انجام دهد…

تاريخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۸۸

http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=11405

08/23/2009 Posted by | 04- بيانيه‌ها | بیان دیدگاه