هسته‌هاي مقاومت ملي

يا مرگ يا آزادي

دستگيری حجاريان زيان حکومت


9 مهر 1388

عبدالله نوری در ديدار با سعيد حجاريان:

دستگيری حجاريان زيان جبران‌ناپذيری برای حکومت داشته است

ادوارنيوز – عبدالله نوری به همراه جمعی از دوستان سعيد حجاريان صبح پنج شنبه با حضور در منزل وی با او ديدار کرده و به گفت‌و‌گو نشست.
در ابتدای اين ديدار سعيد حجاريان به بيان خلاصه ای از وضعيت خود در طول دوره بازداشت پرداخت.

در ادامه عبدالله نوری ضمن ابراز خوشحالی از آزادی سعيد حجاريان و تجليل از وضع روحی مناسب وی، رفتار پس از انتخابات حکومت را اشتباهی فاحش دانست و گفت: حکومت از اين دستگيری ها چه نتيجه ای به دست آورد؟ به نظر من همه دستگيری‌های مربوط به انتخابات به ويژه دستگيری آقای حجاريان با جسمی معلول و ناتوان زيان جبران ‌ناپذيری برای حکومت دربر داشته است.

وی با بيان اينکه پس از اعلام نتايج انتخابات مردم در دو گروه تقسيم شدند؛ اظهار داشت: گروهی معتقد به صحت انتخابات و البته آراء ۲۵ مليونی! برای رييس جمهورشان بودند و گروه ديگری چنين اعتقادی نداشتند، حال سئوال اين است که آيا با مجموعه رفتاری که در طول اين صد و چند روز از سوی حکومت انجام پذيرفت از دستگيری‌های گسترده تا دادگاه‌های کذايی، از برخوردها و خشونت‌های خيابانی تا اتفاقات ناهنجار بازداشتگاه‌ها و از اعترافات متهمان تا مصاحبه‌های به اصطلاح در محيط آزاد آيا حتی يک نفر از افرادی که جزو گروه دوم و البته بيرون از زندان بوده‌اند به گروه اول پيوسته است؟

عبدالله نوری خاطر نشان کرد: چنانچه چنين نتيجه‌ای گرفته نشده باشد قطعا حکومت حتی در راستای اهداف خودش هم شکست خورده است، اگر هم هدفش ارعاب ملت بوده باز هم سئوال اين است که آيا با رصد راهپيمايی روز قدس به نتيجه مطلوب خود رسيده است؟ تنها در يک حالت، حکومت ممکن است به نتيجه دلخواه خود رسيده باشد و آن هم توجيه گروه اول و جلوگيری از ريزش هر چه بيشتر حاميان خود.

نوری در پايان ضمن دعا برای سلامتی دکتر سعيد حجاريان استخلاص همه زندانيان بی گناه را از خداوند منان خواستار شد.
گفتنی است سعيد حجاريان پيش از ظهر چهارشنبه بعد از تحمل بيش از صد روز زندان، با قيد وثيقه و به صورت موقت آزاد شد.

_________________________________

سه شنبه 3 شهریور 1388

پخش اعترافات!! حجاریان!


به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، چهارمين دادگاه علني !!! رسيدگي به اتهامات متهمان پرونده كودتاي مخملي!! و اغتشاشات!!! اخير تهران صبح امروز سه شنبه در شعبه 15 دادگاه!!!!  انقلاب اسلامي تهران به رياست قاضي صلواتي آغاز شد.
در چهارمين جلسه دادگاه، رسيدگی به پرونده محسن ميردامادی، محسن صفايی فراهانی، سعيد شريعتی، بهزاد نبوی، عبدالله رمضان زاده، کيان تاجبخش، مصطفی تاجزاده، هدايت آقايی، شهاب طباطبايی، احمد زيدآبادی، سعيد ليلاز، امين‌زاده، علی تاجرنيا، محمد قوچانی ، سعيد حجاريان و محمدرضا جلايی‌پور انجام شد. متن کيفرخواست سعيد مرتضوی اين بار جبهه مشارکت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی را بر صندلی اتهام نشاند و خواهان انحلال اين دو گروه اصلاح طلب شد!!!!

شبکه جنبش راه سبز (جرس): در جلسه روز سه شنبه دادگاه نمايشی اعتراف گيری عليه علی هاشمی و مهدی هاشمی برادر زاده و پسر اکبر هاشمی رفسنجانی آشکار شد.
در اولين مورد طی کيفرخواست ادعايی سعيد مرتضوی که از سوی سپهری نماينده و قرائت شد، علی هاشمی متهم شد که با ارائه يک نظرسنجی مقدمات تحريک جوانان به تظاهرات عليه تقلب انتخاباتی را فراهم کرده است!!!

http://news.gooya.com

****

تجمع خانواده بازداشت شدگان در برابر دادگاه نمايشی

– موج سبز آزادی سه شنبه 3 شهریور 1388

بنابه گزارشات رسيده، از صبح امروز خانواده‌های دستگيرشدگان در مقابل دادگاه فرمايشی تجمع کردند تا به اين دادگاه فرمايشی اعتراض کنند.

به گزارش موج سبز آزادی، خانواده‌های دستگيرشدگان اعتراضات اخير از حدود ساعت ۹ صبح تجمع خود را آغاز کردند و تا ساعت ۱۱ تعداد آنها به حدود ۲۰۰ تن رسيد.

اين گزارش حاکی است تلاش نيروهای پليس و لباس شخصی برای متفرق کردن اين خانواده‌ها تا به حال بی‌نتيجه بوده و آنها همچنان به اعتراضات خود ادامه ميدهند.

بر اساس اين گزارش، نيروهای انتظامی و لباس شخصی که در مقابل محل دادگاه فرمايشی و در ميدان ۱۵ خرداد و خيابان‌های داور، خيام و ديگر خيابان‌های اطراف حضور داشتند، در مواردی خانواده‌های دستگيرشدگان را مورد آزار و اذيت قرار دادند تا آنها را متفرق کنند، اما موفق نشدند.

______________________________

نوروز: در پی برگزاری چهارمين اپيزود از سلسله نمايش های بازوهای قضائی عوامل کودتا، خانواده های اسرای در بند، با صدور بيانيه ای استفاده از وکلای تسخيری برای زندانيان سياسی بويژه چهره های شاخص سياسی را نشانگر عجز سناريونويسان مخملی در پايان بخشيدن به قصه موهوم و تخيلات بيمارگونه شان دانسته و با محکوم کردن آن از مسئولين خواستند به اين نمايش ها پايان داده و هزينه های بيشتری را به کشور تحمبل نکنند:

….  در چنين شرايطی ما خانواده زندانيان سياسی فرياد اعتراضمان را نسبت به استمرار اين روند غيرقانونی بلند کرده پيش از همه مراجع بزرگوار و انديشمندان آزاده و نيز رئيس قوه قضائيه که مسئول مستقيم همه اين بی قانونی ها به نام اسلام و دين است، مخاطب قرار می دهيم و تأکيد می کنيم:

– عدم امکان ارتباط زندانيان سياسی با وکلای رسمی شان و عدم دسترسی به آنان برای امضای فرم وکالت تضييع مسلم حقوق اوليه آنان و قابل پيگيری قانونی است .

– استفاده از وکلای تسخيری برای زندانيان سياسی بويژه چهره های شاخص سياسی بدون هماهنگی و اجازه خانواده ها نشانگر عجز سناريونويسان مخملی در پايان بخشيدن به قصه موهوم و تخيلات بيمارگونه شان بوده و اين اقدام غيرانسانی پيشاپيش محکوم است.

– همچنان تأکيد داريم حضور وکلای محترم بدون هيچ گونه ملاقاتی با موکلينشان و نيز هيچ گونه اطلاع از مفاد پرونده و جريان دادرسی در دادگاه های فرمايشی ضرورتی ندارد و چه بسا مهر تأييدی بر روند غيرقانونی رسيدگی به پرونده های موکلينشان که حتی تا روز دادگاه از حضور يا عدم حضورشان آگاهی ندارند، خواهد بود.

به اميد پيروزی جبهه حق
جمعی از خانواده های زندانيان سياسی
۲/۶/۱۳۸۸

_________________

متن دفاعیه حجاریان!

شما را به خدا متن دفاعیه ( اینجا ) منتسب به سعید حجاریان را بخوانید و بخندید به این همه بدبختی کودتاگران و بی عقلی و بی سوادی شان.

متن دفاعیه شباهت بسیاری به بیاینیه های کیلیویی که در زمانهای مختلف مانند 22 بهمن و روز قدس از صدا و سیما قرائت می شود دارد.

اگر کسی یکبار فقط یکبار یک بند از مقالات و متونی که سعید حجاریان نوشته را خوانده باشد در همان خط اول ملتفت می شود که این به اصطلاح دفاعیه به هیچ عنوان قلم سعید نیست و تازه اگر هم باشد کودتاگران باید بر خود بلرزند که سعید چگونه همه شان را به سخره گرفته است.

این حقیر افتخار دارم که تقریباً تمام نوشته های حجاریان را در این چند ساله مطالعه کرده ام و بارها از نزدیک با ایشان حشر و نشر داشته ام . ولی این بیانیه واقعاً خنده دار بود . یادمان نرود که سعید در عین جدی بودن طنز گونه هایی مخصوص به خود داشت .

متن دفاعیه فوق را با مطلبی که سعید چند روزی پیش از انتخابات در پاسخ به رجانیوز نوشته بود مقایسه کنید تا خود کلمات گویای همه چیز باشد .

بسمه‌تعالی

به دلیل اینكه اخیراً رسانه‌های منتسب به جریان اقتدارگرای كشور، اعم از سایت‌های خبری، خبرگزاری‌ها ، روزنامه‌ها و صدا و سیما، از قول بنده اقاویلی نقل می‌كنند كه نه به لحاظ صدور، سندیت دارند و نه به لحاظ مبنا، پایه‌ای دارند، لذا بار دیگر همه این قبیل گزارشات، مصاحبه‌ها و اخبار را پیشاپیش تكذیب می‌كنم و چون فرصت مطالعه این دسته اقوال را نداشته و همچنین برای پاسخ‌گویی به تك تك موارد آن وقتی ندارم، حتی اگر از من تعریف و تمجید هم كرده باشند، آن نیز مقرون به صحت نخواهد بود.

بسیار دیده‌ام كه» برنا» از «فارس»، «فارس» از «رجا»، «رجا» از «درنا»، «درنا» از «ترنا»، «ترنا» از «دبرنا»، «دبرنا» از «منبع آگاه»، «منبع آگاه» از «صحبتهای به دست آمده از شنودهای داخل حزب مشاركت»، گفته‌هایی را به اینجانب نسبت داده‌اند كه لابد برای خودشان به لحاظ سندیت در حكم سلسله الذهب است اما از نظر من به پشیزی نمی‌ارزند . امید دارم كه دوستان باكیاست و اهل سیاست بتوانند با پیگیری منشا صدور چنین اخبار آحادی، پی به مقصود پردازندگان آن ببرند.

والسلام – نامه تمام

سعید حجاریان- 31/1/1388

http://nedayekavirsemnan.blogfa.com/post-322.aspx

_______________________

کيفرخواست سردرگم، اعترافات بريده بريده، ادعاهای بی‌مدرک،

برداشت «موج سبز آزادی» از دادگاه امروز: در نمايش چهارم، گاليله هم اعتراف کرد!!

– طنزآميزترين قسمت آغازين دادگاه، سخنان قاضی دست‌نشانده بود که از متهمان می‌خواست: در اظهارات خود هنگام محاکمه خلاف حقيقت وجدان، ادب و قوانين سخن نگفته و از اشاره به اسامی کسانی که نامشان در پرونده آنها درج نشده خودداری کنند و در صورت لزوم اين کار را در يک جلسه غيرعلنی و يا در قالب لايحه اظهارات خود را ارائه دهند. اين در حالی بود که در جلسات قبلی دادگاه نمايشی، زندانيان ديگر بارها وادار به نام بردن از افراد غايب در دادگاه شدند و آقای به اصطلاح قاضی نيز سکوت کرد و خنديد، اما حال که نوبت به سران اصلاح طلبان رسيد، به آنها اخطار قانونی می‌داد. قاضی اما با ترس و هنوز خبری نشده، زندانيان را تهديد کرد که در صورت بر هم زدن نظم دادگاه! (بخوانيد اعتراض به دادگاه نمايشی) از يک تا پنج روز بازداشت می‌شوند. جالب است او کسانی را تهديد می‌کرد که اکثرا برای بيش از دو ماه در بازداشت بودند.

خبرگزاری فارس رأس ساعت ۱۱:۱۲ متن کامل! کيفرخواست را منتشر کرد تا اين بار همانند بارهای قبلی، با انتشار متن کيفرخواست در لحظات بعد از قرائت آن، دست خود را رو کند و نشان دهد که اين خبرگزاری تا چه حد با محفل کودتاچيان مرتبط است که حتی متن کامل را هم از قبل در اختيار دارد.

– اين بار هم نويسندگان کيفرخواست ادعاهای قبلی خود در روزنامه‌های جوان و کيهان و ايران مبنی بر ارتباط ستاد قيطريه با ايستگاه پخش تلويزيونی بی‌بی‌سی را تکرار کردند، اما باز هم حتی يک سند و مدرک يا حتی نشانه و حدسی غير از ادعای کلی در اين باره مطرح نکردند.

– کيفرخواست مضحک دادگاه چهارم برای اولين بار ادعا کرده که مهاجمان عصر روز انتخابات به ستاد قيطريه، عوامل ناجا بوده‌اند؛ عواملی که ماموران امنيتی بعدی، آنها را مجرم خواندند و عليه آنها صورتجلسه تهيه کردند و مطبوعات وابسته به کودتا نيز در ابتدا از آنها با عنوان عوامل خودسر و مشکوک ياد کردند. حال بايد ديد آنها چه مأمورانی بودند که نه حکم داشتند و نه کارت شناسايی!

– ظاهرا بانيان دادگاه نمايشی اصلا نيازی به اين نمی‌بينند که ابتدا متهم را مشخص کنند و سپس از اتهام سخن بگويند. لااقل در چهار جلسه اخير، دادگاه بارها متهم عوض کرده و اين بار موضوع از افراد فراتر رفت و حزب مشارکت مستقيما متهم شد. جالب است که کودتاچيان بانی دادگاه حتی نيازی نمی‌بينند که لااقل چند ساعتی قبل از دادگاه، خبر دهند که چه کسی قرار است در آن متهم شود!

– تقريبا همه يا لااقل اکثر اظهاراتی که از زندانيان نقل شده، جملات بی‌سر و ته و بريده‌ای است که واقعا معلوم نيست با چه مقدمه و برای چه نتيجه‌ای گفته شده و در واقع می‌توان گفت اکثر آنها نياز به بگير و ببند نداشت و سخنانی بود که بيرون از زندان هم مطرح بود. بحث‌های درون حزبی، اختلاف نظر درباره برخی متن‌ها و مواضع و تحليل‌های متفاوت از اتفاقات سياسی، فقط برای کسانی می‌تواند عجيب باشد که به اطاعت و بله قربان عادت کرده‌اند، کسانی همچون نويسندگان کيفرخواست دادگاه نمايشی.

– حجاريان هم اعتراف کرد. جملات زيبا و تاريخی کيفرخواست از قول حجاريان مبنی بر اينکه «اينکه ظرفيت نظام محدود است اشتباه است ،اصطلاح ديکتاتوری ليبرال غلط است ،توتاليتريسم در ايران منتفی است.الفاظی نظير تماميت خواه، توتاليتاريسم و سلطانيسم برای ايران اشتباه است» همه‌ی نشانه‌های يک اعتراف کاملا خودخواسته! و بی‌ارتباط با خلصی از فشارهای بازجويان را به همراه دارد.

– جالب است که کيفرخواست در موارد متعددی صرفا به شنودهای ستاد قيطريه، دفتر حزب مشارکت و جلسات حزبی متکی است و يکی نيست که به نماينده دادستان بياموزد اين شنودها هيچ اعتبار قانونی ندارد. خيلی که می‌خواهند به شنودها اعتبار بدهند، می‌گويند: «طبق گزارش های موثق منابع اطلاعاتی از جلسات محفلی اعضاء اصلی سازمان»!

– بعضی قسمت‌های کيفرخواست انصافا بسيار زيبا نوشته شده است. آنها که دکتر بشيريه «يک فرد لائيک آمريکا نشين» توصيف می‌شود و يا اين جمله: «آقای تاجبخش چند روز پيش به کارشناس پرونده خود اظهار می دارد من تا به حال کلمه الله را بر زبانم جاری نکرده بودم و از گفتن اين کلمه احساس عجيبی برای من دست می دهد، آنگاه با ابراز علاقه از بازجوی خود طهارت و نماز می آموزد و بحمد الله اينک از روی کاغذ نمازش را می خواند»

– نويسنده اين سطور، محض رضای خدا، کل کيفرخواست را دو بار خواند و يک استناد دقيق قانونی عليه متهمان قبلی (افراد) يا متهمان جديد (مشارکت و مجاهدين انقلاب) پيدا نکرد. بالاخره دادگاه، هرچقدر هم نمايشی باشد، بايد بگويد که طبق کدام ماده فلان حرف يا فلان کار جرم است و کدام قانون بايد دليل انحلال فلان حزب توسط دادگاه باشد. کميسيون ماده ده احزاب هم ربطی به دادستان و دادگاه ندارد، آيا سناريونويسان محفل کودتا، نمی‌توانستند محض رضای خدا از يک مشاور حقوقی هم استفاده کنند تا لااقل قدری ظواهر امر مراعات شود؟

– متنی که به نام حجاريان خوانده شده، با متن‌هايی که به قلم اوست و همه جا هست، قابل مقايسه است و هر فرد علاقه‌مندی با اندکی پيگيری می‌تواند بفهمد که اين متن به قلم حجاريان است يا کارشناسان! پرونده.

– اعترافات چهار صفحه‌ای حجاريان، خواننده را به ياد سريال مرد هزار چهره می‌اندازد که در آن، متهمی که سواد نداشت، چند زونکن اعتراف کرده بود! حال حجاريان را هم به ضرب گلوله ناقص کرده‌اند و به زحمت می‌تواند حرف بزند، اما اعترافاتش چند صفحه می‌شود؛ اعترافاتی که خودش اگر بخواهد آنها را از رو بخواند، چندين ساعت طول می‌کشد.

– تک جملات درخشان کيفرخواست، غير از موارد بالا:

:: اين نظريه ناهنجار و منافقانه که بازی همزمان در دو نقش دولت حاکم و نيروی معارض است و حاکی از کنارگذاشتن اخلاق انسانی در عرصه سياسی است …

:: آقای سعيد حجاريان عضو مرکزيت حزب مشارکت با قرائت هر کدام از جملات انحرافی اسناد توسط کارشناس پرونده، هنوز جمله به آخر نرسيده دلايل انحراف و غلط بودن متن را پيش از اظهار نظر کارشناس خود بازگو ميکند (کارشناس همان بازجوی پرونده است!)

– تک‌جملات درخشان اعترافات حجاريان:

:: «هرچه گفتيم غير صحبت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم» !!!

:: هر يک از ما اگر پا را از يک انتخابات سالم فراتر گذاشته ونعمت امنيت را که پشتوانه توسعه اقتصادی است متزلزل کنيم نزد وجدان خود و نسل های آينده واز همه بالاتر پروردگار عالميان بايد انابه کنيم وطلب بخشايش نماييم .

:: مذهب غالب مردم ايران تشيع است و نظام ولايت فقيه مشروعيت خود را از ناحيه مقدسه امام زمان (عج) می گيرد!!!!!  وبدين لحاظ حکم ولی فقيه شعبه ای از ولايت رسول اکرم (ص) می باشد!!!!! (توجه شود که می‌گويند نويسنده اين سطور، حجاريان است، نه مصباح يزدی يا جنتی!)

:: طی ده پانزده سال اخير مقالاتی از من به چاپ رسيده که حاوی بعضی از نظريات نامربوط به شرايط کشورمان بوده که قصد دارم بعضی از مهم ترين آنها را درين مجال بشکافم و علت انحراف اين مواضع را تشريح کنم

:: من بعد از ارتحال حضرت امام (ره) و آغاز دولت سازندگی به معاونت سياسی مرکز تحقيقات استراتژيک برگزيده شدم. در آنجا بود که فهميدم برای هدايت پروژه ها تجربه علمی سياسی کار ساز نيست و لاجرم بايد آموزش دانشگاهی هم داشته باشم لذا فوق ليسانس ودکترای خود را در علوم سياسی اخذ کردم وانبوه نظريات وايدئولوژی های سياسی نادرست در ذهنم تلمبار شد بدون آنکه بازنگری و نقد آنها را داشته باشم!

:: اميدوارم اين سخنان که از دل بر آمده بر دل بنشيند اما اين کافی نيست (بازجويان راضی نشده‌اند!) و من در تعاملات (احتمالا منظور تأملات است) تنهايی خود ريشه ها وعلل موضع گيری های خود را واکاوی کرده ام که به طور اختصار به عرض ميرسانم…

:: لازم می دانم التزام عملی خود را به قانون اساسی و فرمايشات مقام معظم رهبری اعلام کرده واگر از سر تقصير يا قصور به ارکان نظام جسارتی روا داشته‌ام حلاليت بطلبم

:: از مجموعه مباحث پيش گفته شده می توان استنتاج کرد که احساس رعب در نزد انديشمندان غربی موجب ذلّت نفس و پذيرش بی قيد وشرط نظريات آنان می شود وحضرت امام (ره) به ما آموختند که روی پای خود بايستسم. (متن‌ها با همين شکل پر غلط در خبرگزاری فارس منتشر شده)!!!!! …..

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/08/092679.php

__________________________________________________

بيدادگاه حجاريان و محاکمه اميد!

سعيد حجاريان

آيا سپردن حجاريان نيمه جان به دست جلادانی مثل سعيد مرتضوی نشانه قدرت «رهبر فرزانه» و دولت کودتاست؟ ترس خامنه ای و ايادی کودتا از سعيد حجاريان ترس از اميد است. ترس از حقانيت فرهيختگانی است که در عدم خشونت قدرتی يافته اند که خشونت فاقد آن است.

ده سال پيش وقتی حجاريان ترور شد و در اتاق بيمارستان ميان مرگ و زندگی پرپر می زد و اميدی به زنده ماندنش نمانده بود، علی خامنه ای طی پيامی که از صداوسيمای جمهوری اسلامی پخش شد برای وی آرزوی بهبودی کرد و حتی از شخصيت وی تمجيد نمود. او البته درهمان زمان قلبا از ترور وی خشنود بود. چرا که آن جنايت در اجرای منويات شخص وی از درون سپاه مهندسی و به اجرا گذاشته شد.

حجاريان اما برخلاف آرزو و انتظار خامنه ای زنده ماند تا امروز در بيدادگاهی که به دستور مستقيم شخص او برپا شده در اسارت خود حقارت کودتاگران و چهره ظالم و مزور» رهبر فرزانه » را به نمايش بگذارد.

به راستی کدام رژيم جنايتکاری را سراغ داريد که با يک انسان بيمار، آن هم بيماری که قربانی ترورخود دستگاه حاکم بوده، بيماری که قدرت راه رفتن و تکلم را ازدست داده، و مدام خود را در آستانه مرگ می بيند چنين ستمگرانه رفتار کند، خانواده او را به اسارت بگيرد و او را وحشيانه شکنجه کند که به آنچه سرکرده نظام می خواهد » اعتراف» کند.

هفتاد روز شکنجه يک پيکر بيمار، هفتاد روز تهديد و تحقير مردی که گناهش آن است که با گلوله سعيد عسگر بسيجی نمرده و هنوز با نيمه جانی که در کالبد دارد می انديشد و اميد می دهد، نشانه چيست؟

آيا سپردن حجاريان نيمه جان به دست جلادانی مثل سعيد مرتضوی نشانه قدرت » رهبر فرزانه » و دولت کودتاست؟ آيا قرائت » اعتراف نامه «ای که دژخيمان نوشته اند مردم را به حقانيت کودتاگران قانع می کند؟ شگفتا از شعور تعزيه گرداننان اين نمايش ننگين که عقل مردم را اين چنين دست کم گرفته اند!

رژيمی که تا دندان مسلح است، رژيمی که همه امکانات تبليغی، نظامی و اقتصادی را در دست های خونين خود قبضه کرده، چرا از پيکر نيمه جان سعيد حجاريان، چرا از مغز گلوله خورده او آنقدر احساس وحشت می کند؟

ترس خامنه ای وايادی کودتا از سعيد حجاريان ترس از اميد است. ترس از حقانيت فرهيختگانی است که در عدم خشونت قدرتی يافته اند که خشونت فاقد آن است. حجاريان با وجود فلج نسبی و درد و رنج هائی که از همه سو به پيکر آسيب ديده وی هجوم می بردند هرگز در اين ده ساله ذره ای انتقام جوئی و ذره ای نوميدی ازخود نشان نداد. گفتار و رفتار وی نشان از اميد، اميد به پيروزی مبارزه مسالمت آميز بر خشونت و غلبه خرد برجهل بود و همين اميد است که در بيدادگاه رژيم کودتا پس ازهفتاد روز شکنجه به محاکمه کشانده شده است.

در سوله های کهريزک، فرح آباد، صد دستگاه و اصفهانک، در تجاوزهای ددمنشانه جنسی به دختران و پسرانی که گناهشان آن است که می پرسند رای من کجاست، در به خون کشاندن تظاهرات ميليونی و مسالمت جويانه مردم، در به بند کشيدن فرهيختگان و آزاديخواهان، همه جا اين اميد است که کودتاگران را به خشم و جنون کشانده است. کينه کودتا گران به سعيد حجاريان کينه آنان به اميد است اميدی که بارقه آن را ديگر نه با زشت ترين و بدترين جنايات خاموش می توانند کرد و نه با مخرب ترين سلاح ها. پس زنده باد اميد.

دادگاه حجاريان سندی روشن در اثبات اين حقيقت است که دستگاه قضائی رژيم ايران به ماشين شکنجه و سرکوب تبديل شده است.

-علی کشتگر

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/08/092644.php

__________________________________________________

رپرتاژ آگهی پخش اعترافات حجاریان!

عصرایران – درست یک روز پس از اولین جلسه از دادگاه جنجالی متهمان حوادث بعد از انتخابات ، برنامه تلویزیونی 20:30 سراغ سیدمحمد علی ابطحی و محمد عطریانفر رفت و در فضای سبز زندان اوین با آنها گفت و گو کرد تا خلاصه ای از حرف های دیروزشان را تکرار و تایید کنند که انچه گفته اند ، بر اثر فشارهای زندان و شکنجه نبوده است.

از نکات جالب گزارش 20:30 پخش چند ثانیه ای تصویری از سعید حجاریان بود که در کنار عطریانفر و مقابل دوربین تلویزیونی با لباس زندان سخن می گفت ولی صدایش پخش نشد که این گریز چند ثانیه ای می تواند به نوعی رپرتاژ آگهی پخش قمست های جدید اعترافات با حضور سایر چهره های اصلاح طلب در بند باشد.

https://i0.wp.com/hasanpix.com/data/media/49/HS2000c49i234.jpg

08/02/2009 - Posted by | 05- ستادهاي خبري, 22944538

۱ دیدگاه »

  1. ننگ بر کسانی به زور از متفکران اعترافاتی استالینی می گیرند. ان ها در دادگاه های تاریخ بی سابقه نیست. همه ی دیکتاتورها و قلدرهای تاریخ نیز چنین رویه ای داشتند. اگر راست می گویند چرا کارشناسان خبره ی خود را در تلویزیون نمی آورند تا همه ی مردم اعتراف کنند که اشتباه کرده اند، زندان جای خوبی برای فکر نیست، به خصوص اگر پای شکنجه و تجاوز جنسی و قتل در آن به میان آید. این تنها خشم مردم و بی اعتمادی آن ها به حکومت را بیش تر و بیش تر می کند.

    دیدگاه توسط مبارز | 08/25/2009 | پاسخ


بیان دیدگاه